سلامت نیوز:چندي پيش، مأموران پليس از مرگ مشکوک زن جوان و دختربچه سهسالهاش در خيابان زمزم، باخبر و در محل حاضر شدند. اجساد متعلق به زن 24سالهاي به نام پريوش و دختربچه سهسالهاي به نام سميرا بود که به نظر ميرسيد بر اثر پارگي شلنگ گاز و مسموميت شديد فوت کردهاند.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت:نرگس، دوست مقتول که در محل حاضر بود، گفته است: «شوهر مقتول راننده کاميون است. او تماس گرفت و گفت حوالي اهواز است. گفت که چندينبار با همسرش تماس گرفته اما او جواب نميدهد، بههميندليل از من خواست خبري بگيرم. وقتي وارد خانه شدم، ديدم مأموران آتشنشاني با شکستن در ورودي وارد خانه شده بودند و جسد پريوش و دخترش در اتاق خواب افتاده بود.» بعد از ثبت حرفهاي زن همسايه و انتقال جسد به پزشکي قانوني مشخص شد مادر و دختر او بر اثر فشار بر عناصر حياتي گردن به قتل رسيدهاند و پارگي شلنگ گاز نيز عمدي بوده است. بههميندليل پروندهای با موضوع قتل عمد تشکيل شد.
کشف رابطه همسر مقتول
با مشخصشدن اينکه مرگ پريوش و دخترش حادثه نبوده است، تحقيقات بعدي مأموران پليس براي پيداکردن قاتل شروع شد. مأموران پليس در روند تحقيقات پي بردند که شوهر مقتول که راننده کاميون است با زن جواني به نام شيوا ارتباط دارد. همسر مقتول در جريان تحقيقات به مأموران در مورد معشوقهاش گفته بود: «شيوا در کرج زندگي ميکرد و دنبال کار بود. يکي از دوستانم که با هم رفتوآمد خانوادگي داشتيم شماره او را داد و قرار شد برايش کاري پيدا کنم. بعد از صحبتهايي که باهم داشتيم شيوا منزلي اجاره کرد و به تهران آمد. به مرور زمان اين تماسها و پيامکها به علاقه بين من و شيوا انجاميد و بعدها باعث رابطه بين ما شد اما همسرم از اين رابطه بياطلاع بود و تأثيري در زندگي ما نداشت. ارتباط ما هيچگونه ربطي به مرگ پريوش و دخترم ندارد.» همسر مقتول در مورد روز به قتلرسيدن دختر و همسرش گفته بود: «آن روز هنگام ظهر بعد از خوردن غذا با ماشينم بهسمت اهواز حرکت کردم. بعد از ساعاتي هر چه با منزل تماس گرفتم کسي جواب نداد. خيلي نگران شدم چون اين مورد سابقه نداشت و از زن همسايه خواستم به آنها سري بزند و خبري بگيرد تا اينکه شنيدم آنها فوت کردهاند و آتشنشاني براي بازکردن در به خانه آمده است. با شنيدن اين خبر بلافاصله به خانه برگشتم و با جنازه همسر و دخترم روبهرو شدم. پس از آن متوجه شدم يک ميليون و 500 هزار تومان پول نقدي که در خانه بود بههمراه طلاهاي همسرم سرقت شده است. در ابتدا تصور ميکردم کسي براي دزدي به خانه ما آمده تا اينکه مأموران توضيح دادند که اين صحنه مشکوک بوده و کسي به اجبار به داخل خانه نيامده است.» بعد از توضيحات شوهر مقتول، زن مورد علاقه او هم مورد بازجويي قرار گرفت و مشخص شد، هر دو مظنون در زمان وقوع قتل در تهران نبودهاند؛ بنابراين آنها از اتهام به قتل تبرئه و آزاد شدند. پس از آن، تحقيقات پليس براي پيداکردن قاتل اصلي از سر گرفته شد.
کشف قاتل با رديابي تماس
پس از گذشت چند ماه، مأموران در تحقيقات خود با رديابي تماسهاي تلفن همراه مقتول دريافتند، او مدتي قبل با مرد جوان 27سالهاي به نام مرتضي در تماس بوده است؛ بنابراين مرتضي بهعنوان مظنون، تحت تعقيب قرار گرفت و بعد از شناسايي دستگير شد. متهم در چندين مرحله بازجويي بالاخره لب به اعتراف گشود و توضيح داد: «من و مقتول بهصورت پيامکي باهم آشنا شديم و اين آشنايي روزبهروز بيشتر شد تا اينکه چند ماهي بود باهم ارتباط داشتيم. روز حادثه پريوش با من تماس گرفت و گفت شوهرش به سفر رفته و در خانه تنهاست و از من دعوت کرد که به خانهاش بروم.
وقتي به آنجا رفتم سميرا دختر مقتول در اتاق خوابيده بود و من و پريوش باهم صحبت ميکرديم تا اينکه چند پيامک برايش آمد. وقتي سؤال کردم او از جواب طفره رفت و اجازه نداد گوشياش را ببينم.» متهم در مورد اينکه چرا پريوش را به قتل رساند، گفت: «مدتي بود مشکوک شده بودم که شايد او با مرد ديگري در ارتباط باشد. از آنجايي که به او علاقه و تعصب داشتم، درگير شديم و از شدت عصبانيت او را با روسري خفه کردم.» مرتضي در توضيح قتل کودک بيگناه هم گفته بود: «دختربچه مقتول که خواب بود از صداي ما بيدار شد و من از ترس، او را نيز خفه کردم. پس از کشتن آن دو نفر چاقويي برداشتم و شلنگ گاز را پاره کردم، سپس مقداري پول نقد و طلاهاي مقتول را برداشتم و فرار کردم. سعي داشتم که اين صحنه را بسازم که کسي متوجه قتل نشود اما اين راز نتوانست مخفي بماند.» بعد از کاملشدن تحقيقات، مرتضي به اتهام قتل عمد مجرم شناخته شده و پرونده براي رسيدگي به شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران فرستاده شد. بهزودي متهم پاي ميز محاکمه قرار خواهد گرفت.