ما بر خلاف آقای جهانگیری، آزاد راه تهران – شمال را «افتخار مهندسی کشور» نمی دانیم. ما این آزاد راه را «آزاد راهی به سوی نیستی» می دانیم. به راستی آیا امروز افتخار و آبروی کشور در گرو ساخت آزاد راهی بوده که بر اساس مصوبه دولت زیست‌محور، قرار است 35 میلیون متر مربع از زمین های دو سوی آن، آن هم با کاربری «مناسب» به جای «پول» به بنیاد مستضعفان واگذار شود؟ شاید معنای واژگانی همچون آبرو و افتخار تغییر یافته است. به هر روی من این را نه افتخار و نه آبرو می دانم، تا مدیران و تصمیم سازان چه بنامند... .

آزاد راهی در مسیر تباهی جنگل

سلامت نیوز-*حنیف گلزار:ما بر خلاف آقای جهانگیری، آزاد راه تهران – شمال را «افتخار مهندسی کشور» نمی دانیم. ما این آزاد راه را «آزاد راهی به سوی نیستی» می دانیم. به راستی آیا امروز افتخار و آبروی کشور در گرو ساخت آزاد راهی بوده که بر اساس مصوبه دولت زیست‌محور، قرار است 35 میلیون متر مربع از زمین های دو سوی آن، آن هم با کاربری «مناسب» به جای «پول» به بنیاد مستضعفان واگذار شود؟ شاید معنای واژگانی همچون آبرو و افتخار تغییر یافته است. به هر روی من این را نه افتخار و نه آبرو می دانم، تا مدیران و تصمیم سازان چه بنامند... .

به گزارش سلامت نیوز، قانون نوشت: تیرهای زهرآلود رها شده از کمان جاده سازی، قلب جنگل سی میلیون ساله را به نام نامیمون «اشتغال، رفاه، سازندگی، پیشرفت و توسعه‌ بِتُنی» می‌شکافد...

درخت‌ها بریده می‌شوند، خاک‌ها فرسایش می‌یابند، جنگل‌های دو سوی جاده با باغ‌ها و ویلاها جایگزین می‌‌شود، چشمه‌ها و جویبارها می‌خشکند، حیات وحش می‌رمد و سرانجام آنکه شیرازه زیست بوم می‌گسلد. در پایان، تنها این خسران‌هاست که برجا می‌ماند، «توسعه» را باید در جایی دیگر و «اشتغال» را به روشی دیگر جست. پژوهشگران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور، همچون آقای سعیدی‌کیا نمی‌اندیشند. ما برخلاف ایشان، آزاد راه تهران شمال را «آبروی کشور» نمی پنداریم.

ما بر خلاف آقای جهانگیری، آزاد را تهران – شمال را «افتخار مهندسی کشور» نمی دانیم. ما این آزاد راه را «آزاد راهی به سوی نیستی» می دانیم. به راستی آیا امروز افتخار و آبروی کشور در گرو ساخت آزاد راهی بوده که بر اساس مصوبه دولت زیست‌محور، قرار است 35 میلیون متر مربع از زمین های دو سوی آن، آن هم با کاربری «مناسب» به جای «پول» به بنیاد مستضعفان واگذار شود؟ شاید معنای واژگانی همچون آبرو و افتخار تغییر یافته است. به هر روی من این را نه افتخار و نه آبرو می دانم، تا مدیران و تصمیم سازان چه بنامند... .

تاریخ یک آزاد راه

آزاد راه تهران – شمال، شاید تاریخی‌ترین پروژه عمرانی کشور به شمار آید؛ چرا که یک پادشاه و نخست وزیرش و دست کم چهار رییس‌جمهور و 10 وزیر راه، با این چالش زیست‌محیطی و اقتصادی که بهتر است از آن به عنوان «سنگ انداخته شده در چاه نام ببریم»، دست به گریبان بوده‌اند. سر آغاز این طرح به سال 1353 باز می‌گردد. پس از سه سال بررسی قرار بود در سال 1356 با هزینه‌ای برابر 32 میلیارد تومان و در مدت پنج سال این آزاد راه ساخته شده و با دریافت عوارض رفت و آمد در مدت 10 سال، هزینه‌ آن جبران شود.

با پیروزی انقلاب و پس از آن جنگ تحمیلی، پرونده‌ این پروژه به مدت 18 سال بسته شد. در سال 1375 و همزمان با «دوره سازندگی»، پرونده‌ این آزادراه بار دیگر گشوده شد اما این بار قرار شد تا با صرف 154 میلیارد تومان اجرایی شود. سیاه‌ترین برگه این پرونده اما«تهاتر زمین‌های دو سوی جاده» بود، چرا که قرار شد تا با پاک‌تراشی جنگل‌های دو سوی جاده و واگذاری آن‌ها برای ساخت ویلا و شهرک و البته دریافت عوارض راه در مدت هفت سال، پول هنگفت ساخت این آزاد راه فراهم شود. این آرزوی بزرگ از سال 1375 در هیچ دولتی محقق نشد. حتی دولتی که در دوره هشت ساله مدیریتش بر کشور، ایران در شاخص های بین المللی زیست محیطی 70 پله سقوط کرد، حاضر به این واگذاری کلان منابع ملی و انفال نشد و دامان خود را بدان نیالود تا آنکه سرانجام دولتی با تابلوی «زیست محیطی‌ترین» روی کار آمد.

هر دوره که زمزمه‌های آغاز به کار دوباره این پروژه به گوش می‌رسد، ناگهان قیمت زمین‌های شالیزاری مازندران سر به فلک می‌کشد و دور جدیدی از زمین‌خواری، جنگل‌خواری و تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی روی می‌دهد و این چرخه دهه‌هاست که ادامه دارد و بی شک ساخت این آزاد‌راه موجب گسترش فاجعه بار این تغییر کاربری ها در آینده ای نه چندان دور خواهد شد.

دسته‌گلی دیگر از دولت زیست محیطی

برای بررسی نقشی که دو سازمان جنگل ها و حفاظت محیط زیست این دولت در پروژه آزادراه تهران شمال ایفا کردند، نقل مصاحبه معصومه ابتکار با روزنامه مردم‌سالاری در سال 1394 کافی به نظر می آید؛ « می‌دانید که بزرگراه « تهران – شمال» طرح اولیه‌اش چگونه بود! در قالب طرح اولیه می‌خواستند دو طرف بزرگراه را برای ویلا سازی و شهرک سازی واگذار کنند. یعنی یک جاده‌ای از وسط جنگل می‌رفت و دو طرفش را شهرک‌هایی بزرگ از تهران تا شمال فرا می‌گرفت... ما در دولت آقای خاتمی با این موضوع مخالفت کردیم و گفتیم نخست آنکه ارزیابی‌اش مورد تایید ما نیست و دوم آنکه تحت هیچ شرایطی اجازه انجام این کار را نخواهیم داد... بنیاد مستضعفان پیشنهاد داده بود که جاده را می‌سازد، مشروط بر اینکه اراضی دو طرف را برای ویلا سازی و شهرک سازی واگذار کنید که ما به ‌شدت مخالفت کردیم و خوشبختانه دولت هم نظر ما را پذیرفت. احداث جاده عقب ماند و تا به امروز هنوز ما بزرگراه را نداریم ولی حداقل بخش‌هایی از آن جنگل‌ها را حفظ کردیم...».

پس از گذشت 16 سال از ایستادگی سازمان حفاظت محیط زیست در برابر این فاجعه ملی، دولت تدبیر و امید همو اره که با «شعار محیط زیست» رای امثال بنده را در صندوق خویش ریخت اما در «بی‌معرفتی آشکار»، ما را «دور زد و به عقب برگرداند»، با واگذاری 35 هزار هکتار از زمین های دو سوی این جاده و البته با قید«کاربری مناسب» به بنیاد مستضعفان موافقت کرد و سازمانی که روزگاری حفاظت محیط زیست نام داشت و اکنون نمی دانم چه عنوانی دارد و البته سازمانی که خود را متولی جنگل های کشور می داند و مدعی است که سطح جنگل های شمال کشور سالانه در حال افزایش است! نه تنها مخالفتی نکردند، بلکه نهایت همکاری لازم را هم برای هموار شدن « آزادراه جنگل زدایی» انجام دادند تا «دولت اعتدال و امید»از یک سو برای کشور آبرو بخرد و افتخار کسب كرده و از سوی دیگر ثابت کند که زیست‌محیطی‌ترین دولت در تاریخ ایران است. برای آشنایی با شمیم این دسته‌گل قرار داده شده روی مزار طبیعت ایران، کافی است كه مصاحبه رییس بنیاد مستضعفان با ایلنا در تاریخ 7/11/96 را بخوانیم؛

به گفته سعیدی کیا، «واگذاری بخشی از اراضی کنار آزاد راه مصوبه دولت است. دو بحث در مورد واگذاری اراضی کنار آزاد راه به بنیاد مستضعفان وجود دارد؛ اول اینکه اگر کسی بخواهد از این اراضی استفاده کند، بنیاد باید اجازه بهره برداری را بدهد و دوم، از آنجایی‌که سرمایه گذاری در این مسیر با درآمد حاصل از عوارض برنمی‌گردد، قرار بر این شده که دولت ۳۵ میلیون متر مربع از این اراضی را به بنیاد واگذار کند.

البته بعدها در خصوص واگذاری این اراضی به بنیاد ایراد گرفتند که این مناطق جزو مناطق حفاظت شده است ولی پس از مذاکراتی که با وزارت جهاد کشاورزی داشتیم، این موضوع حل و در تفاهم کامل نسبت به جابه‌جایی اراضی واگذار شده به بنیاد با کاربری مناسب اقدام کرده‌ایم».

تفاهم کامل با وزارت جهاد کشاورزی و کاربری مناسب زمین های واگذار شده، واژگانی هستد که قلب هر انسان آگاه و دغدغه‌مندی را می لرزانند... به راستی چه خواهد شد؟ کارشناسان مستقل و با‌ایمان سازمان جنگل ها! سکوت شما در برابر این دست درازی آشکار به جنگل های شمال در تاریخ ثبت خواهد شد. کارشناسان و خبرگان سازمان حفاظت محیط زیست! بی تفاوتی و نظاره‌گری شما هم در تاریخ ثبت خواهد شد... .

آقای دکتر روحانی! دولت زیست‌محیطی شما بر خلاف همه قول و قرار ها، ثابت کرد که کمر همت به نابودی محیط زیست و منابع طبیعی ایران بسته است. باز هم می گویم که ما به عقب باز نگشتیم تا ما را دور بزنید. باز هم می گویم که تا 1400 چیزی نمانده و باز هم خواهم گفت و خواهم نوشت... .

*عضو هیات مدیره جمعیت دیده بان طبیعت

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha