سلامت نیوز:اعتماد اجتماعی یكی از بزرگترین سرمایههای اجتماعی است كه میتواند نقش تعیین كنندهای در روابط میان افراد و حتی روابط میان مردم و دولت داشته باشد. از اینرو بسیاری از جامعهشناسان بر این باور هستند كه اعتماد اجتماعی رابطه معناداری با كاهش اختلالات اجتماعی دارد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ،اعتماد اجتماعی میتواند زمینهساز توسعه اجتماعی شود. از این رو یكی از مولفههای اساسی در پیشرفت و توسعه هر جامعهای میزان اعتماد اجتماعی آن جامعه باشد. به طور كلی اعتماد در یك اجتماع سنتی كمتر تمایز یافته، تنها محدود به پیوندهای خانوادگی است، به گونهای كه این اعتماد خاص و محدود است، اما در مقابل، در مناسبات اجتماعی جدید و در جوامعی كه در آن تمایز اجتماعی به شدت گسترش یافته است، نظم نوینی باید حاكم باشد. نظمی كه شالودههای آن با نظم سنتی تفاوت بسیار دارد، چرا که در جوامع نوین اعتماد افراد تنها محدود به خانواده و یا خویشاوندان نیست.
هر چند اعتماد به این افراد هیچ مانعی برای اعتماد به سایرین نخواهد بود، اما باید در نظر داشت که لازمه زندگی جمعی در اجتماعات شهری، اعتمادی از نوع عام و تعمیم یافته است، به گونهای که این اعتمادبر عملكرد سازمانها نیز تاثیرگذار خواهد بود. آنچه مسلم است اعتماد تمایل افراد را به تعامل و همكاری با گروهها افزایش میدهد و شبكهای از روابط داوطلبانه بین گروهها را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی تشكیل خواهد داد. افزون بر این، اعتماد ازشاخصهای مهم در جامعه تلقی میشود و كاهش آن میتواند زمینه را برای رشد نابسامانیها، بینظمیها، رشد جرائم و انحرافات در جامعه فراهم سازد.
اعتماد اجتماعی و توسعه روستایی
امروزه نقش توسعه روستایی در جوامع در حال پیشرفت حائز اهمیت است، اما باید توجه داشت که لازمه توسعه روستایی ایجاد مشارکت و همان اعتماد اجتماعی است، چرا که تجربه ثابت کرده مشارکتهای انسانی نقش تعیین کنندهای در توسعه و پیشرفت طرحهای روستایی خواهد داشت، بنابراین برای دستیابی به توسعه روستایی باید اعتماد میان افراد روستا را بالا برد. به طور کلی باید در نظر داشت که عوامل متعدد مانند اعتماد روستاییان به یكدیگر، تعامل و نزاع در بین روستاییان و میزان تحصیلات رابطه معناداری با عملكرد طرحهای توسعه روستایی دارد.
اعتماد اجتماعی و زندگی شهری
وعدههای بدون عمل، تورم و گرانی، کاهش همدلی و گفت وگو میان افراد و مواردی از این دست امروزه باعث پایین آمدن سطح اعتماد اجتماعی در جوامع شهری شده است. به طور کلی ضعف در شبکههای اعتماد متقابل یعنی اعتماد مردم به مردم، اعتماد مردم به دولت و دولت به مردم خود علت اصلی رکود و ایجاد ضعف در گفتوگو میان مردم شده است. بدیهی است، دولت نقش اصلی را در برقراری حس اعتماد و اطمینان در جامعه برعهده دارد، چرا که اعتماد مردم به دولت پشتوانه دولت است و دولت میتواند به واسطه همین اعتماد به راحتی جامعه را اداره کند و برنامههای خود را به مرحله اجرا دربیاورد اما متاسفانه طی چند سال اخیر شاهد کاهش اعتماد مردم هستیم که این مهم را میتوان در دلایلی مانند اختلاس و یا افزایش رشوه و ارتشا جستجو کرد. باید در نظر داشت که هر گاه اخباری با این مضمون در جامعه منتشر میشود به طور اعتمادی افراد بیشتری از جامعه سلب خواهد شد.
بررسی معایب کاهش اعتماد اجتماعی
بنا به اظهار نظر بسیاری از جامعهشناسان زمانی که اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی رنگ ببازد، به طور حتم مشارکت مردم در بسیاری از برنامهها و کارهای کشور کمرنگ میشود، به گونهای که دیگر کمتر تمایل به انجام کمکهای مردمی و مواردی از این قبیل دارند و بیشتر سعی دارند تا به صورت انفرادی و تحت گروههای مورد اعتماد خود به نیازمندان کمک کنند، به عنوان مثال طی چند سال گذشته شاهد کاهش اعتماد مردم به سازمانهای دولتی حمایت کننده از مردم بودیم که در سایه آن افراد جامعه کمتر به سازمانهایی مانند بهزیستی و کمیته امداد کمک میکنند و در مقابل بیشتر سعی دارند که خود این کمکها را به دست افراد نیازمند برساند که این مهم میتواند با مزایا و معایب بسیاری همراه باشد.
بررسی دلایل کاهش اعتماد اجتماعی
بدیهی است، عوامل بسیاری میتواند در کاهش اعتماد اجتماعی نقش داشته باشد که از مهمترین آن میتوان به افزایش رانت و رشوه اشاره کرد، کارشناسان بر این باور هستند که هر گاه در جامعه رانت و رشوه افزایش یابد به طور حتم میتوان شاهد کاهش اعتماد اجتماعی نیز بود. از سوی دیگر نامناسب بودن وضعیت اقتصادی افراد نیز در کاهش اعتماد اجتماعی نقش بسزایی دارد، چرا که در شرایط نامناسب اقتصادی مردم روابط خود را با یکدیگر کاهش میدهند، در مناسبتهای فرهنگی و دینی نیز کمتر شرکت خواهند کرد. در نهایت کمکهای مردمی نیز کاهش خواهد یافت. شفاف نبودن شرایط حاکم بر جامعه را میتوان در زمره دیگر دلایل کاهش اعتماد اجتماعی دانست. باید در نظر داشت که هر گاه شفافیت از جامعه رخت بربندد و شخصی پاسخگوی اعمال خود نباشد، به طور حتم اعتماد در این جامعه کاهش خواهد یافت. یکی دیگر از دلایل کاهش اعتماد اجتماعی را میتوان در ایجاد تبعیض میان مردم جستجو کرد، چرا که تجربه ثابت کرده است، هر گاه شایسته سالاری جای خود را به آشنا سالاری بدهد با مرور زمان اعتماد مردم نیز سلب خواهد شد، چرا که لازمه انتخاب افراد در هر پستی برخورداری از تجربه و مهارت لازم است. همچنین وجود نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی نیز میتواند در افول اعتماد اجتماعی تاثیرگذار خواهد بود.
بررسی راهکارهای مقابله
بسیاری از روانشناسان بر این باور هستند که میتوان به راحتی اعتماد از دست رفته را بازگرداند که البته برای تحقق آن راهکارهای متنوعی را ارائه میکنند که در ادامه به شرح آن میپردازیم. عذرخواهی کردن یکی از ابتداییترین روشها برای بازگردان اعتماد از دست رفته است، اقدامی که از سوی مردم و مسئولان کمتر به چشم میخورد. به عنوان مثال انفجار نیروگاههای هستهای در ژاپن، نخست وزیر و مقامات عالی استانی بدون آنكه قصوری در این بلای آسمانی داشته باشند، ضمن عذرخواهی مكرر از مشاغل خود كنارهگیری كردند. انجام برخوردهای قاطع را میتوان از دیگر راهکارهای موجود برای افزایش اعتماد اجتماعی دانست، چرا که در صورت انجام برخوردهای قاطع با افراد خاطی افراد این حس را خواهند داشت که حقی از آنها ضایع نخواهد شد. بنابراین میتوان انتظار داشت که اعتماد از دست رفته به مرور زمان بازگردد. یکی دیگر از راهکارهای افزایش اعتماد اجتماعی وجود اعتقادات مذهبی و دینی است، چرا که طبق تحقیقات به عمل آمده در جوامعی که اعتقادات به مسائل دینی پررنگ باشد، اعتماد میان مردم نیز افزایش خواهد یافت. اخلاق حرفهای نیز در زمره دیگر دلایل افزایش اعتماد اجتماعی قرار دارد. به عبارت سادهتر هر گاه اخلاق حرفهای و وجدان کاری در میان مردم و مسئولان افزایش یابد به طور حتم میتوان شاهد ارتقای سطح اعتماد اجتماعی نیز بود.
تبعات منفی کاهش اعتماد اجتماعی
پر واضح است که از بین اعتماد در جامعه میتواند تبعات منفی بسیاری را به دنبال داشته باشد. آثاری که تاثیر آن هم بر زندگی افراد و هم بر جامعه خواهد بود. ایجاد اضطراب را میتوان از مهمترین معایب کاهش اعتماد اجتماعی دانست، چرا که در جامعهای اعتماد میان مردم وجود نداشته باشد. به طور حتم افراد زمان بیشتری را مضطرب خواهند بود و همیشه در این فکر به سر میبرند که افراد دیگر قصد آزار و اذیت و نادیده گرفتن حقوق آنها را دارند که این خود برای سلامت جامعه و افراد مضر خواهد بود. افزایش خشم یکی دیگر از دلایل از بین رفتن اعتماد اجتماعی است. به طور کلی جامعهای که در آن اعتماد وجود نداشته باشد. افراد حالت تدافعی به خود میگیرند. هرچند در این مجال باید متذکر شد که خشم، خود میتواند زمینه ساز بروز کاهش اعتماد اجتماعی باشد. افزایش فساد اقتصادی را میتوان از دیگر دلایل کاهش اعتماد اجتماعی عنوان کرد، به طور کلی باید در نظر داشت جامعهای که اعتماد در آن بیگانه باشد، مردم به راحتی در پی فساد اقتصادی خواهند بود تا جایی که بسیاری از جامعه شناسان معتقد هستند که میان فساد اقتصادی و اعتماد اجتماعی رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد.
از دیگر موارد از بین رفتن اعتماد اجتماعی، کاهش مشارکتهای اجتماعی است. باید در نظر داشت مشارکتهای اجتماعی نقش تعیین کنندهای در توسعه و پیشرفت جوامع دارد، در صورتی افراد اعتماد نداشته باشند. در این نوع برنامههای اجتماعی حضور نخواهند داشت و به طور پیشرفت و تحقق برنامههای جامعه با مشکل مواجه خواهد شد. انزوا طلبی را میتوان از دیگر معایب کاهش اعتماد اجتماعی دانست، چرا که هر گاه اعتماد میان افراد بنا به هر دلیلی خدشهدار شود. به طور حتم روابط میان آنها نیز کاهش و از بین خواهد رفت که این خود میتواند زنگ خطری برای سلامت جامعه باشد. کاهش امنیت روانی مردم، کاهش نشاط اجتماعی، افزایش خیانت و وجود خلأهای عاطفی از دیگر معایب از بین رفتن اعتماد اجتماعی است. در پایان باید خاطرنشان کرد که نباید اعتماد اجتماعی با مسائل روانشناسی فردی که میتواند ناشی از مشکلات روحی و روانی یا فیزیولوژیک باشد، اشتباه گرفته شود، بلکه باید از دید اجتماعی به آن نگاه کرد. به طور کلی هر جامعهای که از حالت سنتی وارد مدرن یا پستمدرن میشود، استرس، بدبینی، نداشتن اعتماد بین افراد را به همراه دارد. بنابراین شاید یکی از دلایل نبود اعتماد اجتماعی را بتوان در این مهم جستجو کرد.
نظر شما