سلامت نیوز:کسی نمیداند در طوفانی که چند روز پیش حوزه دریاچه ارومیه را درنوردید چقدر نمک وجود داشت اما به روایتهای مردمی، بخشی از ریزگردهایی که نفس شهروندان آزاد شهر، شبستر، دشت تبریز و... را گرفت، طعم نمک داشت. ماسه شنیهای رونده که پس از خشک شدن دریاچه ارومیه بخشی از باغها، بستر رودخانههای منتهی به دریاچه و زمینهای کشاورزی را تبدیل به کویر کرد نیز سهم زیادی در این طوفان داشتند اما چرا 6 سال احیای دریاچه ارومیه نتوانست سایه طوفان شنی - نمکی را از حوزه دریاچه دور کند؟
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ،«حجت جباری» رئیس مرکز مدیریت هماهنگی و ارزیابی احیای دریاچه ارومیه در گفتوگو با «ایران» آب پاکی را روی دست همگان میریزد و میگوید: «بدون بارش نرمال نمیتوان به احیای دریاچه ارومیه دل بست.» در سال آبی گذشته بارش در منطقه دریاچه ارومیه مثل سایر نقاط ایران کم بود. طرح تصفیه فاضلابهای شهری و انتقال پساب آنها به دریاچه که قرار بود 302 میلیون متر مکعب آب را به دریاچه ارومیه تزریق کند هم به ایستگاه بیپولی رسیده و ناتمام مانده است.
آورد تونل کانی سیب به دریاچه هم 623 میلیون متر مکعب است که هنوز به بهرهبرداری نرسیده است. از سد سیلوه هم قرار است حقابهای 95 میلیون متر مکعبی بعد از اتمام پروژه به دریاچه برسد. میماند سهم کشاورزی و آنچه که پشت سدهای ساخته شده روی دریاچه وجود دارد. وزارت نیرو برخلاف قانون، سهم کشاورزی و صنعت را به دریاچه ارومیه ترجیح داده است.
سهم این بخش برای دریاچه بیش از 900 میلیون متر مکعب است که باید توسط وزارت نیرو پرداخت میشد. قانون مصوب بهارستان این وزارتخانه را موظف کرده پس از تأمین آب شرب، حقابه دریاچهها و تالابها را پرداخت و پس از آن به سمت تأمین حقابه کشاورزی و صنعت برود. اما همانطور که پیشبینی میشد وزارت نیرو دست رد به سینه دریاچه ارومیه زد. در نتیجه ریزگردهای ماسهای نمکی به جان باغها و زمینهای زراعی اطراف افتاد.
«حسن عباس نژاد» مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی در گفتوگو با «ایران» دریاچه ارومیه را یکی از کانونهای اصلی گرد و غبار در منطقه میداند و میگوید: «بخش اعظمی از دریاچه خشک شده و هر سال در فصل بادهای تند گرد و غبار آن روی آب و هوای شهرهای اطراف میگذارد.»او مناطق اطراف دریاچه ارومیه از جمله تبریز، آزاد شهر، شبستر و... را از جمله کانونهای بحرانی گرد و غبار میداند که پس از خشک شدن دریاچه ارومیه به وجود آمدند و میگوید: «خود دریاچه هم یکی از کانونهای گرد وغبار نمکی است.»
او البته نمیتواند سهم نمک را در گرد و غبارهای هر ساله تعیین کند و میگوید: «ما تجهیزات لازم برای آزمایش عناصر ایجادکننده گرد و غبارهای منطقه را نداریم و تنها وزن آنها را میتوانیم مشخص کنیم.» او تعیین عناصر هوایی را نیازمند فیلترها و حسگرهای خاص میداند و میگوید:«برای تعیین میزان نمک باید عناصر و ترکیب گرد وغبارها مطالعه شود.» او از فعالیتهای انجام گرفته توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه دفاع میکند اما اعتقاد دارد که در یک دوره پنج، شش ساله نمیتوان دریاچه را نجات داد. او خشک شدن دریاچه ارومیه را پیامدهای چند دهه مدیریت نامطلوب آب میداند و اعتقاد دارد احیای آن هم نیازمند زمان طولانی است.
عباسنژاد تأمین حقابه دریاچه را وابسته به میزان بارشها در هر سال آبی میداند اما تأکید میکند: «در زمان کم آبی باید حقابه همه بخشها از جمله کشاورزی و صنعت هم کم شود نه فقط دریاچه ارومیه.» وزارت نیرو درحالی کشاورزی و صنعت را به حقابه دریاچه ارومیه ترجیح داد که وسط بیآبی دریاچه، بخش قابل توجهی از محصولات سیب حوضه دریاچه ارومیه بهدلیل نرسیدن به بازار توسط کشاورز دور ریخته شد.
میزان محصولات دورریزآنقدر زیاد بود که به واکنش منفی فعالان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی در شبکههای اجتماعی منجر شد. زمینهای کشاورزی اطراف دریاچه ارومیه پیشتر باغ انگور بود که محصولی کم آب بر است اما این باغها در دهههای گذشته به سیب تبدیل شد. سیب یک گونه پر آب بر است که در کنار محصولات پر آب بر دیگری چون چغندر سهم بسزایی در خشکی دریاچه ارومیه دارد. گسترش بیرویه زمینهای کشاورزی یکی از علل خشک شدن دریاچه است. خشک شدن دریاچه امروز به تهدید زمینهای کشاورزی تبدیل شده است.
«حسن حسن پور» رئیس اداره مطالعات منابع طبیعی آذربایجان غربی در گفتوگو با «ایران» عقبنشینی دریاچه ارومیه را باعث ایجاد گرد و غبار در کانونهای فرسایش بادی میداند و تأکید میکند اکثر این کانونها نمکی است. حسنپور موقعیت این کانونها را چسبیده به دریاچه ارومیه میداند و عملیات تثبیت کانونهای بحرانی توسط منابع طبیعی در اطراف دریاچه را موفقیتآمیز ارزیابی میکند. او وسعت کویرهای ایجاد شده در دل دریاچه ارومیه را 200 هزار هکتار اعلام میکند و میگوید: «ما تنها در دو هزار هکتار آن عملیات تثبیت ماسههای روان را انجام دادهایم.» به گفته او 20 هزار هکتار از این 200 هزار هکتار بحرانی است و نیاز به عملیات تثبیت دارد.
او از تزریق 10 میلیارد تومان برای تداوم برنامه تثبیت ریزگردها خبر میدهد و میگوید: «تا زمانی که اعتبار تخصیص داده شود عملیات تثبیت ادامه خواهد داشت.»
«حجت جباری» رئیس مرکز مدیریت هماهنگی و ارزیابی احیای دریاچه ارومیه هم فعالیتهای آبخیزداری اداره منابع طبیعی در کانونهای گرد و غبار منطقه را مثبت ارزیابی میکند و عدم تأمین حقابه و بارش را دلیل خیز گرد و غبار در حوزه دریاچه ارومیه میداند.
او طوفان منطقه را نمک خالص نمیداند اما اعتقاد دارد که ماسه بادیها میتوانند بخشی از نمکهای دریاچه را با خود بلند کنند. او بستر دریاچه را فاقد پوشش گیاهی میداند و میگوید: «اگر باران ببارد ذرات بهم میچسبند اما معمولاً اواخر تابستان که بارشها به کمترین میزان خود میرسند طوفان گرد وغبار اتفاق میافتد.» به گفته جباری بیش از 900 میلیون متر مکعب باید از محل سدها و ذخیرهسازی کشاورزی به دریاچه برسد اما امسال تنها 180 میلیون متر مکعب به دریاچه رسید که نتوانست جلوی گرد و غبارها را بگیرد.
جباری پرداخت حقابه دریاچه را بسته به وضعیت بارندگی میداند اما تأکید میکند وقتی سهم دریاچه کم میشود باید سهم صنعت و کشاورزی هم کم شود. مسئولان استانی احیای دریاچه ارومیه در حالی به رعایت مساوات در پرداخت حقابهای دریاچه با صنعت و کشاورزی راضی شدهاند که قانون تکلیف همه را مقابل حقابه دریاچهها از جمله دریاچه ارومیه مشخص کرده است؛ اول شرب بعد حقابه زیست محیطی. کشاورزی و صنعت در ردههای بعدی قرار دارد.
وزارت نیرو درحالی کشاورزی و صنعت را به حقابه دریاچه ارومیه ترجیح داد که در وانفسای بی آبی دریاچه، بخشی از محصولات سیب دریاچه ارومیه به دلیل نرسیدن به بازار توسط کشاورز دور ریخته شد. گسترش بی رویه زمین های کشاورزی یکی از علل خشک شدن دریاچه است. خشک شدن دریاچه امروز به تهدید زمین های کشاورزی تبدیل شده است.
نظر شما