سلامت نیوز : زنان سرپرست خانوار به دلایل معمولا اجتماعی و حتی سبک زندگی یک زن در جایگاه مادر برای تامین هزینه خانواده بیش از مردان سرپرست خانواده دچار معضل می‌شوند. در این گزارش معضلات این زنان برای شاغل شدن و راهکار منطقی حمایت از آنان مورد بررسی قرار داده است.

 حمایت نهادهای حمایتی از زنان سرپرست خانوار کافی نیست

بنابر آمار رسمی، تعداد خانوارهای دارای سرپرست زن در سال ۹۸ بیش از ۳ میلیون خانوار بوده است. درحالیکه تعداد خانوارهای دارای سرپرست مرد طی سال‌های ۹۰ تا ۹۸، حدود ۶/ ۲۰ درصد افزایش داشته‌ است اما در مورد تعداد خانوارهای معمولی دارای سرپرست زن شاهد افزایش حدود ۸/ ۲۶ درصدی بوده‌ایم. همچنین  نسبت زنان سرپرست خانوار به کل سرپرستان خانوار (مرد و زن) در سال ۹۰ برابر با ۱/ ۱۳ درصد و در سال ۹۸ حدود ۷/ ۱۳ درصد بوده که بر این اساس می‌توان بیان کرد این نسبت در سال ۹۸ نسبت به سال ۹۰ به میزان ۶/ ۰ درصد افزایش یافته است

از طرفی جمعیت شاغل زن سرپرست خانوار طی سال‌های مذکور از ۳۳۹ هزار و ۲۸۴ نفر به ۴۱۷ هزار و ۵۶۶ نفر رسیده که به معنای افزایش ۱/ ۲۳ درصدی است.

با وجود افزایش زنان شاغل سرپرست خانواده اما مشکلات این خانواده‌ها ادامه دارد، ‌ چرا که درآمد ناشی از شغل با کم و کیف آن شغل مورد نظر نیز بستگی دارد به علاوه آنکه مشاغلی همچون نظافت خانه‌ها، دست‌فروشی، کارگری در کارگاه‌ها و... و. لزوما به معنای برخورداری از حقوق مکفی یا قانونی و نیز بهره‌مندی از بیمه نیست. بسیاری از زنان سرپرست خانوار و خانواده‌هایشان در شرایط به شدت سخت اقتصادی قرار دارند به نحوی‌که فرزندان آنها ناچارند برای کمک به معاش خانواده و کسب درآمد کار کنند.

با وجود آنکه نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی هر یک تعدادی از زنان سرپرست خانوار را تحت پوشش خود دارند اما حمایت‌ها و مستمری ارائه شده از طرف این نهادها به خانواده‌های تحت پوشش پاسخگوی نیاز این خانواده‌ها در شرایط اقتصادی فعلی نیست. چنانکه بنا بر اذعان کمیته امداد سبد غذایی ۱۰۰ هزار تومانی در نظرگرفته شده برای رفع سوءتغذیه مادران شیرده در شرایط فعلی نمی‌تواند در مقابل قیمت‌ها و تورم موجود خدمت موثر و اثربخشی داشته باشد.

به گزارش سلامت‌نیوز به هر روی این گروه‌ها باید بتوانند از حمایت‌های ضروری و مکفی در جهت کاهش ریسک ابتلای آنان به انواع آسیب‌های اجتماعی برخوردار باشند. با دکتر اعظم آهنگر جامعه‌شناس  مسائل انسانی و مدیر گروه مطالعات شهری و منطقه‌ای موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران درباره نیازها و خلاهای حمایتی زنان سرپرست خانوار به گفتگو نشستیم.

بی‌مسئولیتی دولت در قبال فرزندانی که متولد می‌شوند!

آهنگر در اینباره به سلامت‌نیوز می‌گوید: درکشور ما سرپرستی خانواده بر عهده مرد است حالا اگر به هر علتی مثلا بر اثر طلاق یا فوت مرد در خانواده نباشد و زن مسئولیت فرزندان رابرعهده بگیرد در این صورت می‌گوییم زن سرپرست خانوار است برای این موضوع تعاریف مختلفی در جهان وجود دارد مثلا در کشورهای اروپایی تعریف سینگل مام(مادران مجرد) را داریم یعنی خانمی ‌که بدون ازدواج بچه‌دار شده و پدر بچه مشخص نیست یاکسی‌که بچه‌ای را به فرزند خواندگی گرفته است و به صورت کلی به تنهایی زندگی خود و فرزندش را اداره می‌کند

وی با اشاره به وجود تفاوت میان قوانین کشور ما وکشورهای اروپایی در حوزه حمایت از زنان سرپرست خانواده  توضیح می‌دهد:  در کشور ما قوانین حمایتی برای زنان سرپرست خانوار داریم تا این زنان کار کنند، درآمد داشته باشند و کارافرینی کنند و اگر در ادارات دولتی مشغول به کار باشند بتوانند از منظر بیمه و خدمات و حق اولاد فرزندانشان را تحت سرپرستی خود قرار ‌دهند. اما در کشورهای اروپایی تامین اجتماعی عمومی وجود دارد و بچه‌ای تا ۱۸ سالگی تحت حمایت دولت است و از لحظه‌ای که متولد می‌شود شیرخشک و پوشک و درمان و تحصیل برایشان رایگان است اما از هجده سالگی  به بعد فرد موظف است کار کند وبه دولت مالیات بدهد.

این جامعه‌شناس خاطرنشان می‌کند: در کشور ما مسئولیت فرد از زمانی که مادر باردار شده و فرزندش را به دنیا می‌آورد تاوقتی‌که فرزند پیر شده وفوت می‌کند، برعهده خانواده است و چون در یک خانواده تک‌سرپرست که فقط مادر سرپرست  است ومرد وجودندارد تمام مسولیت‌ها از جمله بهداشت و درمان، خوراک، پوشاک، مسکن، تحصیل، ‌ کمک به اشتغال،  ازدواج  بر عهده مادر و یا خانواده است حتی زمانی‌که فرد پیر و سالمندمی‌شود دولت هیچ مسئولیتی درقبال این آدم‌ها ندارد و وقتی‌که فرد فوت می‌کند هم تمام هزینه‌های کفن ودفن و خاکسپاری او بر عهده خانواده است.

معضلات زنان سرپرست خانوار برای اشتغال

وی با بیان اینکه افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی مبالغ بسیار کم و ناچیزی را برای گذران زندگی از این نهادهای حمایتی دریافت می‌کنند، می‌افزاید: این مستمری‌ها جوابگوی هزینه‌های زندگی آنان نیست، آنهم در شرایطی که با توجه به تورم و گرانی موجود در کشور هر فردی باید چند شغل داشته باشد تا بتواند گذران زندگی کند. مادران سرپرست خانوار اگر بچه‌های کوچک داشته باشند جدا از دغدغه مخارج و هزینه‌های زندگی،  دغدغه بزرگ کردن و پرستاری از فرزند خود را هم دارند. در واقع یک مادر سرپرست خانوار از طرفی نمی‌تواند بچه هارا تنها درخانه بگذارد واز طرفی هم باید کار کند و درآمد داشته باشد و با گذراندن دوره‌های آموزشی و استفاده از حمایت راهنمایان بتواند شاغل شود.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه در کشور ما و سایر کشورها درصد قابل توجهی از کسب وکارهای خانگی وکوچک در یک یا ۲ سال اول ورشکسته می‌شوند، عنوان می‌کند: درکشور ما این میزان به  ۸۵ درصد  می‌رسد بنابراین اگر کسی موفق شده است قطعا ۴ یا ۵ بار تجربه ورشکستگی را داشته است و ناچار شده با گرفتن وام وقرض بار دیگر شانس خود را امتحان کند. در واقع وضعیت اقتصادی کشور روی خانواده‌های تک سرپرست هم تأثیرگذار است و هر مسئله و مشکلی که برای افراد دیگر وجود دارد برای خانواده‌های تک‌سرپرست چند برابراست.

آهنگر می‌افزاید: زنان سرپرست خانواده در حین ضرورت برای اشتغال با معضلاتی مانند داشتن یک بچه کوچک یا معلول که نیاز به مراقبت زیاد دارد و توانایی جسمی کمتر نسبت به مردان مواجه هستند و به همین دلیل هم نمی‌توانند هر کاری را انجام دهند یا برخی مشاغل را با زحمت و رنج بیشتری نسبت به مردان انجام می‌دهند، از طرف دیگر زنان برخلاف مردان در برخی ساعات شبانه‌روز از امنیت لازم برای حضور در خارج از خانه برخوردار نیستند که این موضوع هم بر انتخاب کار و حرفه آنان اثرگذار است، ‌ در واقع زنان با محدودیت‌هایی مواجه هستند درحالیکه مرد مرد بودن در جامعه ما نوعی امتیاز محسوب شده و ایجاد امنیت می‌کند مساله‌ای که زنان از آن محروم هستند.

وی می‌گوید: کمیته امداد و بهزیستی مهدکودکی رایگانی را در اختیار این زنان قرار نمی‌دهد تا با خیال راحت فرزندان خود را طی ساعات کار به این مهدها بسپارند، ‌ مستمری‌ها هم آنچنان کم است که نمی‌توانند شهریه مهد را بدهند و از طرف دیگر معمولان این زنان مستاجر بوده و باید اجاره خانه بدهند. به همین دلیل بسیاری از این زنان به کارهای سیاه مشغول می‌شوند یعنی کارهایی که شغل محسوب نمی‌شوند مانند :دست‌فروشی یا حتی فرزندانشان کودک کار می‌شوند.

زنان سرپرست خانوار به فرسودگی زودرس دچار می‌شوند

این جامعه‌شناس عنوان می‌کند: همچنین این زنان با آسیب‌های جسمی بسیاری مانند، فرسودگی و پیری زودرس، فرسودگی را می‌بینیم و امید به زندگی‌شان نسبت به خانواده‌های معمولی پایین‌تر است بسیاری از این زنان نمی‌توانند بیماری‌های خود را درمان کنند و در وضعیت حادی قرار می‌گیرند در حال حاضر ۲ خانم را می‌شناسم که مبتلا به سرطان مثانه شده‌اند وهر بار باید توده‌های داخل مثانه را تخلیه کنند، این افراد تحت پوشش کمیته امداد بوده‌اند، این افراد ۱۰ تا ۱۵ سال سوزش ادرار داشته‌اند و به دلیل مسائل مالی نتوانسته‌اند به پزشک مراجعه کنند و در نهایت دچار سرطان شده‌اند. چون این زنان نمی‌توانند به موقع به پزشک مراجعه کنند بیماری‌های حوزه زنان درمیان‌شان زیاد است.

وی در پاسخ به این سوال که چه برنامه حمایتی باید برای این زنان درنظرگرفته شود؟ می‌گوید: واقعیت این است که ما درکشورمان نیاز به تامین اجتماعی عمومی داریم به این معنی که  دولت مالیات می‌گیرد ودر قبال آن بهداشت و تحصیل رایگان را در اختیار مردم قرار می‌دهد، همچنین باید اداره کاری وجود داشته باشد که هرکسی را برای کار معرفی می‌کند و این موضوع را به بخش خصوصی هم واگذار نکرده است. تازمانیکه فرای فرد کار پیدا شود دولت به او حقوقی را پرداخت می‌کند و اگر چند بار برای فرد کاری پیدا شد و او از پذیرش آن خودداری کرد دولت حقوقش را قطع می‌کند. حال اگر چنین سیستمی در کشور ما وجود داشته باشد چند زن سرپرست خانوار بیکار پیدا می‌شود؟

این آسیب‌شناس پیشنهاد می‌دهد که دولت مشاغلی را ایجاد کند و از این زنان سرپرست خانوار برای حضور در این مشاغل کمک بگیرد و دنبال وام دادن برای ایجاد شغل‌های خانگی به این زنان نباشد چون همان‌طور که قبلا اشاره کردیم، ۸۵ درصد این شغل‌ها طی ۲ سال اول  ورشکسته می‌شوند. این خانواده‌ای که در این وضعیت اقتصادی وام گرفته و ورشکسته شده و  تا قبل از وام گرفتن هم بیکاربودند بعد از ورشکستگی تبدیل به یک فرد بیکار و بدهکار می‌شود و تحت فشار مالی بیشتری قرار می‌گیرد. در نتیجه دچار مشکلات خانوادگی می‌شود و با شرایط اسفناکی مواجه می‌شود. اگر قرار است دولت کاری در این راستا انجام دهد، بهتر است کارخانه‌های تولیدی را تأسیس کند که در آنها این گروه از زنان استخدام شوند.

آهنگر در پایان بر ضرورت ایجاد مسکن اجتماعی تاکید کرده و توضیح  می‌دهد: در کشورهای پیشرفته مساکن اجتماعی وجود دارد که دولتی بوده و در اختیار خانواده‌های تک‌سرپرست و افراد دارای معلولیت و ... قرار می‌دهد اما ما در کشورمان نهادهایی داریم که برای افراد  دارای معلولیت یا خانواده‌های دارای عضو معلول مسکن بسازد اما آنقدر نیست که تمام این گروه‌ها را پوپپ بدهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha