آیا داشتن یک حیوان خانگی هزینه بوم‌شناختی دارد؟ البته که دارد و احتمالاً هزینه‌ای بسیار قابل ملاحظه‌تر از آنچه بیشتر مردم فکر می‌کنند. روشن بگویم، هزینه بوم‌شناختی می‌تواند به‌صورت اثرات مستقیم بر حیات وحش بومی به‌دلیل شکارگری حیوانات خانگی، انتقال بیماری‌، رقابت و مختل کردن اکوسیستم تأثیرگذارد.

 سگ‌ها و گربه‌ها 73 گونه حیوانی را به پرتگاه انقراض بردند

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، هزینه بوم‌شناختی همچنین به‌صورت غیرمستقیم تحمیل می‌شود؛ به‌عنوان مثال به‌دلیل ردپای کربن در نتیجه تقاضای غذای حیوانات خانگی. رها شدن و پخش شدن تصادفی حیوانات خانگی در محیط‌ زیست نیز می‌تواند به هزینه‌های بوم‌شناختی قابل ملاحظه‌ای در نتیجه جایگزین شدن جمعیت آنها و کاهش جمعیت و انقراض گونه‌های بومی بینجامد.

آنچه دلگرم‌کننده است این است که بر خلاف بسیاری محرک‌های تنش‌زای بوم‌شناختی، همچون از دست رفتن سکونتگاه‌های طبیعی و تغییرات اقلیمی، بسیاری از هزینه‌های بوم‌شناختی حیوانات خانگی را می‌توان از طریق شیوه‌های مالکیت مسئولانه حیوانات خانگی (برای مثال، نگهداری حیوانات خانگی در خانه یا بیرون بردن آنها با قلاده و متوقف کردن رها سازی حیوانات خانگی در اکوسیستم‌های طبیعی) و همچنین با پایان دادن تجارت قانونی و غیرقانونی حیوانات خانگی کاهش داد.

اندازه مرگ و میر در اثر شکار حیوانات خانگی چقدر است؟ اثرات مستقیم حیوانات خانگی آزاد در فضای باز، همچون سگ و گربه، به‌دلیل شکارگری آنها بسیار عمیق و از نظر بوم‌شناختی قابل ملاحظه است. گربه‌ها و سگ‌ها - بیشتر حیوانات رام نشده اما همچنین حیوانات تحت مالکیت افراد - در انقراض تعداد زیادی از گونه‌ها در سطح جهانی نقش داشته‌اند (گربه‌ها در ۶۳ گونه و سگ‌ها در ۱۱ گونه) و امروز صدها گونه در معرض انقراض دیگر را نیز تهدید می‌کنند. از نظر شدت مرگ و میرها، در امریکا گربه‌های آزاد در فضای باز سالانه میلیاردها پرنده، پستاندار، خزنده و دوزیست را می‌کشند و حدود یک سوم این مرگ و میرها توسط گربه‌های خانگی تحت مالکیت انجام می‌شود.

در بریتانیا، تخمین زده می‌شود که گربه‌ها تا حدود ۲۷۵ میلیون حیوان را سالانه شکار می‌کنند. مرگ و میر گونه‌های بومی تماماً ادامه دارد، اما هنوز برخی از افراد احساس می‌کنند که گربه‌ها (و در برخی موارد سگ‌ها)، که هر دو شکارچی غیربومی هستند، باید بتوانند در فضای بیرونی آزادانه پرسه بزنند.سگ و گربه من هیچ وقت هیچ موجودی را نمی‌کشند، پس آیا بازهم ایرادی دارد که اجازه دهم بیرون روند؟ اگر حیوان خانگی شما برای هر زمانی به دور از چشم و کنترل شما باشد، بسیار محتمل است آسیب بسیار بیشتر از آنچه فکر می‌کنید برساند. تقصیر آنها نیست، آنها تنها کاری را که طبیعت‌شان است انجام می‌دهند.

رفتار آنها ناشی از ژنتیک آنها است. تنها حضور گربه‌های خانگی می‌تواند در شکار بالقوه آنها ایجاد ترس کند و باعث بالا رفتن سطح استرس آنها شود. مطالعات بسیاری نشان داده است که پرندگان بالغ مراقبت‌های خود از فرزندان‌شان را کاهش می‌دهند و لانه‌های خود را رها می‌کنند. در یک مطالعه، قدم زدن سگ‌ها در مناطق جنگلی به کاهش ۳۵ درصدی تنوع پرندگان و کاهش ۴۱ درصدی فراوانی پرندگان انجامید.

جالب است که این منطقه مورد مطالعه‌ جایی بود که قدم زدن سگ‌ها معمول بود ولی ورود سگ‌ها ممنوع بود! سواحل مناطقی هستند که مالکان سگ‌ها اغلب اجازه می‌دهند که سگ‌هایشان آزادانه بدوند، اما این کار می‌تواند اثرات فاجعه‌آمیز بر افراد و کلونی پرندگانی مثل پرستوهای دریایی‌، کاکایی‌ها و حواصیل‌ها که لانه می‌سازند داشته باشد و به شکست کامل آنها در لانه‌سازی بینجامد. به‌صورت مشابه، زمانی که سگ‌ها دسته پرندگان و یا حتی یک پرنده را به هیجان می‌آورند، این به قیمت میزان قابل توجهی از منابع انرژی این پرندگان تمام می‌شود و می‌تواند به اثرات پر پیامدی بینجامد.


من شنیده‌ام که گربه من می‌تواند پستانداران دریایی را از پا دربیاورد، چطور چنین چیزی رخ می‌دهد؟ فوک راهب هاوایی، سمور دریایی کالیفرنیا، دلفین چرخان و نهنگ سفید مثال‌های دریایی هستند و در کنار آن بسیاری از گونه‌های پستانداران خشکی و پرندگان هم می‌توانند قربانی عامل بیماری‌زای میکروسکوپی بسیار ریز تک‌یاخته‌ای به نام تاکسوپلاسما گوندی شوند. چرخه جنسی تاکسوپلاسما گوندی تنها در روده گربه‌ها انجام می‌شود، پس از آن گربه‌های آلوده شده در مدفوع‌شان میلیون‌ها کیست تک یاخته‌ای در روز به محیط‌ زیست اطراف‌شان دفع می‌کنند.

با وجودی که بسیاری گونه‌های گربه‌سانان میزبان این عامل بیماری‌زا هستند، گربه‌های اهلی شده فراوان‌ترین گونه گربه‌سانان در پهنه زمین هستندپس بیشترین کیست‌های تک یاخته‌ای آلوده در محیط‌ زیست از گربه‌های خانگی ما می‌آیند. این کیست‌های تک یاخته‌ای آلوده شده و بسیار مقاوم سپس مانند پلاستیک‌ها و آفت‌کش‌ها به آبراه‌ها منتقل می‌شوند و سپس به محیط‌ زیست دریایی که می‌توانند در آن برای بیش از یک سال دوام آورند وارد می شوند و راه خود را به شبکه غذایی حیوانات دریایی باز می‌کنند؛ این کیست‌ها اغلب گونه‌هایی مانند پستانداران دریایی را که در بالا فهرست شد و می‌دانیم در معرض آلودگی هستند، می‌کشند. در ضمن، این تنها مشکل حیات وحش نیست.


زنان باردار


ما سال‌هاست می‌دانیم که زنان باردار نباید جعبه خاک مخصوص مدفوع و ادرار گربه‌های خانگی را خالی یا حتی باغبانی کنند چون خطر جذب کیست تک‌یاخته‌ای را دارند که می‌تواند باعث عفونتی به نام تاکسوپلاسموسیس شود و یا منجر به سقط جنین یا نقص مادرزادی در جنین به دنیا نیامده شود. همچنین می‌دانیم که تاکسوپلاسموسیس در سطح جهان گستره‌ بزرگی از بیماری‌ها در انسان‌ها ایجاد می‌کند، گستره‌ای از بیماری‌های بدون علائم بالینی تا مرگ.

در واقع، عفونت‌های تاکسوپلاسما گوندی چنان در میان انسان‌ها در تمام قاره‌ها به‌صورت گسترده شایع شده است که یکی از قابل توجه‌ترین بیماری‌های غذازاد در نظر گرفته می‌شود. این تنها عامل بیماری‌زایی که توسط گربه منتقل می‌شود نیست، هاری، سرطان خون گربه‌ای و ایدز هم هست و این فهرست و اثرات ادامه‌دار است.


ردپای کربنی حیوانات خانگی


آیا تولید غذا برای حیوانات خانگی هزینه بوم‌شناختی دارد؟ تنها در امریکا، حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون سگ و گربه وجود دارد، که عمدتاً گوشتخوار هستند و به معنی این است که مقدار زیادی گوشت حیوانات مصرف می‌کنند. این میزان پروتئین (برای مثال پستانداران و ماهی‌ها) همراه با مقداری غلات باید در جایی تولید شود، با وجودی که روشن است بخشی از آن محصول فرعی است، اما بیشتر آن اینگونه نیست، که این خود به معنی ایجاد ردپای کربن قابل ملاحظه‌ای است.

گریگوری اوکین (Gregory Okin 2017) به‌صورت کمّی محاسبه کرد که این ردپای محیط‌ زیستی در امریکا واقعاً به چه شکل است و آنچه او دریافت شگفت‌آور است. گربه‌ها و سگ‌ها در امریکا به اندازه مصرف انرژی غذایی حدود ۶۲ میلیون امریکایی، یا یک پنجم جمعیت امریکا مصرف می‌کنند. شاید به همین اندازه قابل توجه باشد که گربه‌ها و سگ‌ها ۳۰ درصد مدفوع به اندازه جمع مدفوع امریکایی‌ها تولید می‌کنند، که این خود سر جمع به حدود ۶۴ میلیون تُن گازهای گلخانه‌ای، مانند متان و نیتروز اکسید که هر دو سهم قابل توجهی در دماهای گرمایش زمین دارند، می‌انجامد.

همچون دما، مالکیت حیوانات خانگی در سطح جهانی در سطوح هشدار دهنده‌ای رو به افزایش است، که باعث می‌شود نیاز داشته باشیم هزینه بوم‌شناختی آن را از نزدیک رصد کنیم. این نتایج تنها برای گربه‌ها و سگ‌ها است، به‌صورت مشابه جالب توجه خواهد بود اگر محاسبات ردپای محیط‌ زیستی را برای اسب‌ها انجام دهیم، چرانیدن اسب‌ها و همچنین زمینی که برای کشت غلات تولید شده برای آنها میزان قابل توجهی از جنگل‌زدایی را به دنبال دارد.


شاید سؤال شود که افراد باید تنها ماهی‌ها و دوزیستان و خزندگان را به‌عنوان حیوان خانگی نگه دارند؟ واقعاً نه، چون تا همین جا ما در قانونگذاری اینکه این حیوانات خانگی گونه‌های خاص و غیربومی از کجا می‌آیند (بسیاری از آنها به‌صورت غیر قانونی از حیات وحش زنده‌گیری می‌شوند) و همچنین در مواجهه‌ با حیواناتی که صاحبان‌شان دیگر آنها را نمی‌خواهند (همچون یک مار بزرگ یا یک طوطی ۵۰ ساله) و مشکل حیوانات طرد شده را ایجاد کرده‌اند، ضعیف عمل کرده‌ایم.

تقاضا برای گونه‌های خاص ماهی‌ها، دوزیستان، خزندگان و پرندگان (مانند طوطی) نیرو محرکه تجارت غیرقانونی حیوانات خانگی شده است که شامل برداشتن آنها از محیط‌ زیست (و برخی اوقات به کلی از میان برداشتن جمعیت آنها) و قاچاق غیرانسانی حیوانات خانگی در سطح جهانی شده است. این امر نگرانی‌هایی درباره رفاه حیوانات در فرایند قاچاق و نگرانی درباره فرار و تهاجم این حیوانات خانگی (و عوامل بیماری‌زایی که به‌صورت بالقوه حمل می‌کنند) به اکوسیستم‌های جدید ایجاد کرده است، آنها می‌توانند اثرات بسیار زیادی در این اکوسیستم‌های جدید داشته باشند.


امروزه فلوریدا با حیواناتی همچون مار پنج متری پایتون برمس و بزمجه دو و نیم متری نیل سر و کار دارد که تمام جمعیت‌های پستانداران بومی کوچک را از بین برده است. تا سال ۲۰۱۰، چهل و هفت گونه خزنده بزرگ در فلوریدا تثبیت شده بود، که بیشتر آنها از تجارت حیوانات خاص و غیربومی رها شده بودند - و نه گسترش‌های طبیعی. بعدش هم که گسترش خروس‌ماهی، گونه‌ای که تنها بومی اقیانوس هند-آرام است اما به آب‌های فلوریدا، دریای کارائیب و خلیج مکزیک، تهاجم کرده است.

تقریباً مطمئن هستیم که منشأ آن ماهی‌های آکواریومی خواسته نشده و رها شده است. این دریاها شکارچیان کمی دارند و خود این شکارچیان بسیار مهاجم هستند، پس نه تنها جمعیت آنها رشد بسیار بالایی دارد بلکه اثرات آنها بر گونه‌های صخره‌های بومی ماهی‌ها و سخت‌پوستان نیز تأثیر بسیار زیادی دارد.


گسترش عوامل بیماری‌زای قارچی


در آخر، گسترش عوامل بیماری‌زای قارچی در میان دوزیستان خاص به سراسر جهان منتقل شده است که شامل قارچ دیگچه‌ای دوزیستان (Batrachochytrium dendrobatidis) است که دلیل کاهش‌ها و انقراض‌های دوزیستان در سطح جهانی است. قارچ دیگچه‌ای سمندریان هم در اروپای غربی هست که سمندرها را می‌خورد، این قارچ توسط تجارت حیوانات خانگی وارد محیط شده و امروز دلیل کاهش‌های فاجعه‌بار بسیاری از گونه‌های مختلف از سمندریان است.


هزینه‌های بوم‌شناختی مالکیت حیوانات خانگی بسیار قابل توجه و متنوع هستند. در حالی که با مسائل محیط‌ زیستی چشمگیری در دوران آنتروپوسین مواجه هستیم؛ حیاتی است که ما این مسائل را جدی بگیریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha