به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما ،بارگذاریها، ساخت و سازها، خودروها، صنایع و جذب جمعیتی خارج از توان و ظرفیت اکولوژیک، چنارستانِ دیروز را به شهری خاکستری بدل کرده است که سال به سال نفس کشیدن در آن سخت تر می شود. اگر بخت یاری کند و شرایط آب و هوایی به ساز باشد، هوای ناسالم طی سال کمتر می شود و در بختِ نامساعد جوی، چون سالی که گذشت هوای ناسالم بیشتر ایام سال را در می نوردد.
وقتی به تاریخچه آلودگی هوا در پایتخت نگاه میکنیم، میبینیم که با وجود اقداماتی پراکنده در ادوار مختلف، کیفیت هوا هرگز اولویت و اهمیتی درخور نزد نهادهای حاکمیتی نداشته است. نخستین هشدار جدی درباره آلودگی هوای پایتخت در سال ۱۳۷۴ در قالب بیانیهای موسوم به «هوای تهران ۷۴ » منتشر شد. در این بیانیه برای نخستین بار آلودگی هوای تهران بهعنوان یک بحران ملی که راه مقابله با آن عزم ملی است، مطرح شد. در همین سال، اولین قانون مختص آلودگی هوا، «قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا» مصوب شد.
در سال ۱۳۷۹ برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران با هفت محور به تصویب رسید. طی سالهای بعد، علاوه بر آییننامههای متعدد وضعشده برای مقابله با آلودگی هوای شهرها، از قانون برنامه سوم توسعه نیز در قوانین پنجساله، احکامی بهصورت مشخص به آلودگی هوا اختصاص یافت. با وجود برخی اقدامات برای بهبود کیفیت هوای تهران همچون توسعه نسبی زیرساختهای حمل و نقل عمومی و مترو، کاهش پارامتر آلاینده مونوکسید کربن در هوا، حذف سرب از سوخت، افزایش ایستگاههای پایش کیفی هوا و سختگیرانه شدن استانداردها، آنچه در عمل مشاهده شده اینکه به واسطه کثرت بارگذاریهای جمعیت، صنعت و خودرو در تهران، با اندک ناسازگاری شرایط جوی چون سکون و پایداری هوا فرصت خودپالایی، تهویه طبیعی و تنفس پایتخت از آن دریغ شده است.
با وجود آنکه استفاده از سوختهای فسیلی سنگین نظیر مازوت یا گازوئیل با گوگرد بالا به کرات در مصوبات دولت از جمله آییننامه ماده ۲ قانون هوای پاک منع شده است با این حال مصرف سوختهای نامناسب با توجیهات مختلف از جمله شرایط متاثر از تحریم و افت فشار گاز در فصل سرد سال موجب طرح این پرسش شده که تصویب قوانین بدون در نظر گرفتن بستر هموار اجرایی آن آیا نشان از نشناختن صورت مسئله آلودگی هوا در کشور نیست؟
تشدید آلودگی هوا در شهرهای بزرگ و صنعتی کشور از یکسو و بروز پدیده نوظهور گردوغبار و عدمکارایی ابزارهای کنترلی پیشبینی شده در قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا از سوی دیگر، سیاستگذاران و متولیان امر را بر آن داشت تا راهکارهای مدیریت آلودگی هوا در کشور را در چارچوب «قانون هوای پاک» که در تابستان سال ۱۳۹۶ ابلاغ شد، تبیین کنند. قانون هوای پاک در ۳۴ماده، محورها و تکالیف دستگاهها را درباره منابع مولد آلودگی بهصورت شفاف تعیین کرده است.
بهرغم گذشت بیش از پنج سال از ابلاغ این قانون و آییننامههای اجرایی آن، آنچه در عمل مشخص است آن است که بخش عمدهای از تکالیف پیشبینی شده در ظرف زمانی مقرر در قانون محقق نشده است. عدم ارتقای استاندارد خودروها، روند بطئی از رده خارج کردن خودروها و موتورسیکلتهای فرسوده، توزیع نامناسب سوخت واجد استاندارد در کلانشهرها و محورهای مواصلاتی، تجدید کند ناوگان حملونقل عمومی، عدمتکمیل طرح کهاب، مصرف سوخت با گوگرد بالا در صنایع و نیروگاههای کلانشهرها و عدم اجرای بسیاری از محورهای مؤثر دیگر در کاهش آلودگی هوای شهرهای بزرگ، عملا موجب شد که قانون هوای پاک با وجود ظرفیت های قانونی قابل اعتنا، نتواند محملی قابل اتکا برای برونرفت از آلودگی هوای شهرهای بزرگ کشور باشد.
امسال استفاده از سوخت های با گوگرد بالا و افزایش دفعتی پارامتر دی اکسید گوگرد در هوا نیز بر نگرانیها افزود. با وجود آنکه استفاده از سوختهای فسیلی سنگین نظیر مازوت یا گازوئیل با گوگرد بالا به کرات در مصوبات دولت از جمله آییننامه ماده ۲ قانون هوای پاک منع شده است با این حال مصرف سوختهای نامناسب با توجیهات مختلف از جمله شرایط متاثر از تحریم و افت فشار گاز در فصل سرد سال موجب طرح این پرسش شده که تصویب قوانین بدون در نظر گرفتن بستر هموار اجرایی آن آیا نشان از نشناختن صورت مسئله آلودگی هوا در کشور نیست؟ وضع قوانین با حضور همه دستگاههای ذیمدخل در حوزه آلودگی هوا طی ماهها(و بعضا چندین سال) کار کارشناسی و با تایید همه بخشهای مرتبط برای اجرای آنها و سپس فراموشی تکالیف و تعهدات الزامآور در قانون جز گسترش بیاعتمادی در میان آحاد جامعه به توان حاکمیت برای حل مسئله آلودگی هوا چه حاصلی دارد؟ «مسئله آلودگی هوا» به عنوان یک مسئله شاخص محیط زیستی در تهران و سایر کلانشهرهای کشور هر چند موضوعی غامض ولی غیرقابل حل نیست.
تقلیلگرایی مسئله و گریز از واقعیات موجود در تدوین برنامههای عمل موجب شده طی چند دهه به جای حل مسئله آلودگی هوا با افزایش مولفههای دخیل در تشدید و گسترش دامنه آن چون روند فزاینده بارگذاریهای جمعیت، صنعت و خودرو در شهرهای بزرگ و عدم اقدام جدی برای اجرای محورهای موثر آلودگی هوا در حال حاضر با انبوهی از قوانین، مصوبات و آییننامههایی مواجه هستیم که متروک یا زمینگیر شدهاند.
صورت مسئله مشخص آلودگی هوا راهکارهای معین دارد که باید در ظرف زمانی منطقی در محورهای مختلف همچون توسعه حمل و نقل پاک و عمومی، بهبود کیفیت سوخت، ارتقای استاندارد خودروها، از رده خارج کردن خودروها و موتوسیکلتهای فرسوده، کنترل آلودگی صنایع و سایر منابع ثابت در طول ایام سال با اولویت در دستور کار نهادهای متولی قرار گیرد.
کوچک انگاشتن این مسئله مهم و توجهات موقت و مقطعی به آن صرفا در شرایط هشدار و اضطرار با راهکارهایی عاجل و ضربتی مانند توقف فعالیتها، محدودیت در تردد خودروها و حتی تعطیلی شهر نخواهد توانست محملی اثرگذار برای مدیریت آلودگی هوا فراهم کند. در حقیقت ابعاد مسئله آلودگی هوا به جهت فرابخشی بودن آن، حرکت متناسب دستگاهها در چارچوب برنامه، و بهایی که ضرورت دارد توسط همه بخشهای اجرایی و نظارتی برای حل این مسئله پرداخته شود، موجب گریز از حل اساسی مسئله و احاله آن به شرایط جوی و مدیریت باد و باران شده است، راهکارهای کوتاهمدتی که در شرایط کنونی نخواهند توانست پاسخی مناسب و پایدار برای رفع مشکل آلودگی هوا پیش روی ما قرار دهند.
نظر شما