دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۰

«اجازه بدهید یک دور می‌زنم، برمی‌گردم.» کاربردی‌ترین جمله‌ای که اغلب ما ایرانی‌ها با شنیدن قیمت نجومی کالایی به زبان می‌آوریم و می‌خواهیم هر چه زودتر از آنجا دور شویم.

نوبرانه هایی که مشتری ندارد

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، کافی است جایی مثل بازارچه تجریش چرخی بزنید تا از نزدیک این جمله را از زبان چند نفر بشنوید. برای خرید طلا یا لوازم آنتیک به تجریش نیامده‌اند، بلکه بعد از شنیدن قیمت گوجه‌سبز و چغاله‌بادام به افق خیره می‌شوند و به راه‌شان ادامه می دهند.این روزها بازار نوبرانه‌های گوجه‌سبز، چغاله‌بادام، شاتوت، توت‌فرنگی و هندوانه داغ است.

بازارچه تجریش پر از شور و حال است، مثل همیشه. هر طرف را نگاه می‌کنید سینی‌های چغاله بادام ،توت‌فرنگی و کیسه‌های کوچک باز شده گوجه‌سبز را ‌می‌بینید. بین نوبرانه‌های فصل بیشتر از همه چغاله‌بادام و توت‌فرنگی به چشم می‌آید. فروشنده‌ چغاله‌بادام‌ها را مثل یک کوه در سینی ریخته‌ و قله آن را با یک میوه قرمز؛ توت‌فرنگی یا سیب تزئین کرده‌ است. نوشته روی سینی هم جلب توجه می‌کند: «چاقاله 100 گرم 100 تومان.»


مرد جوان مدام دست‌هایش را به هم می‌زند و صدایش را رها می‌کند و می‌خواند: «نوبرونه بهاره، بدو بدو بیا اینور بازار...» آب بطری را روی سینی چغاله‌بادام می‌گیرد و مشتری‌ها را دعوت می‌کند تا بخرند. از فروشنده می‌پرسم چغاله کیلویی چند؟ نگاهی می‌کند و می‌گوید: چقدر می‌خواهی؟ دوباره می‌پرسم شما بگو کیلویی چند است؟ با صدای آرام‌تر از قبل می‌گوید: یک میلیون و پانصد! زن جوانی که کنارم ایستاده از فروشنده می‌خواهد اندازه 30 هزار تومان برایش چغاله بریزد. فروشنده شانه‌هایش را بالا می‌اندازد و می‌گوید: 100 گرم کمتر نداریم!


کمی آن طرف‌تر فروشنده دیگری برای نوبرانه‌هایش بازارگرمی می‌کند؛ «ریزه ریزه سبزه ریزه چاقاله...» مرد سالخورده‌ای جلوتر می‌آید و می‌پرسد چغاله کاشان است؟ فروشنده باز هم با صدای بلند می‌گوید: چغاله داریم چغاله اصل کاشان. فروشنده که می‌بیند مرد به سینی چغاله خیره مانده می‌گوید: «بفرمایید میل کنید...» مرد می‌خندد و جواب می‌دهد: «می‌خواهم اما قیمت را که می‌بینم پشیمان می‌شوم.»


چند نوجوان که لباس فرم مدرسه به تن دارند با فروشنده سر قیمت چغاله چانه ‎‌می‌زنند و می‌گویند اگر دانش‌آموزی حساب کنید، هر کدام 100 گرم می‌گیریم. فروشنده هم کمی سربه‌سرشان می‌گذارد و برای‌شان کمتر از 100 گرم چغاله‌ در کیسه‌های کوچک می‌ریزد.کمی آن طرف‌تر دختر کوچکی که با یک دستش عروسکش را بغل کرده و دست دیگرش در دست مادرش است جلو مغازه‌ای ایستاده‌اند، اصرار می‌کند از سینی سمت چپ که توت‌فرنگی‌ها درشت و تقریباً یک اندازه هستند، بخرند اما مادر معتقد است توت‌فرنگی‌های سینی سمت راستی بهتر است. در این سینی توت‌فرنگی‌ها با نظم چیده نشده و ریزترهستند و قیمت پایین‌تری هم دارند.


مغازه کناری جنسش از بقیه جورتر است. تنها مغازه‌ای که چند کیسه پر از گوجه‌سبزهای درشت را روی میز کنار هم قرارداده است. اینجا هم خبری از نوشته قیمت نیست. بیشتر رهگذران با آنکه حدس می‌زنند قیمت گوجه‌سبز بالاست و قصد خرید هم ندارند اما وسوسه می‌شوند قیمت بگیرند. زن جوانی با گوشی موبایل چند عکس از گوجه‌سبزها می‌اندازد. یکی از آنها را برمی دارد و برانداز می‌کند و بدون اینکه قیمت را بپرسد از فروشنده می‌خواهد نیم کیلو برایش بکشد. همین که فروشنده کیسه را برمی‌دارد؛ مرد جوانی قیمت می‌پرسد، فروشنده در جوابش می‌گوید: «۳ میلیون و ۸۵۰هزار تومان.»


زن وقتی قیمت را می‌شنود انگار تلنگری می‌خورد و از فروشنده می‌خواهد گوجه‌هایی راکه لک دارند یا ریز هستند برایش عوض کند. فروشنده می‌گوید: این نوبرونه خوردن دارد. زن عکس‌های گوشی موبایل‌اش را بالا و پایین می‌کند و می‌گوید: خواهرم عاشق گوجه‌سبز است. مسافر است و می‌خواهم قبل از رفتن غافلگیرش کنم چون فکر می‌کند هنوز گوجه‌سبز نیامده.


یکی از غرفه‌های وسط بازارچه با قراردادن 10 تا 12 عدد گوجه‌سبز درون ظروف کوچک پلاستیکی راه فروش این نوبرانه را راحت‌تر کرده است. فروشنده این غرفه می‌گوید: «خودم از عاشقان گوجه‌سبزم و دوست دارم هرکسی که این نوبرونه را دوست دارد بتواند نوبر کند.» او با اشاره به اینکه همیشه نوبرانه قیمت بالایی داشته به مشتری‌هایش حق می‌دهد که برای خرید محتاطانه رفتار کنند.

می‌گوید: «ایرانی‌ها به‌خصوص قدیمی‌ترها عادت به خرید کم و دانه‌ای ندارند و قیمت را هم کیلویی می‌پرسند. با وضعیت قیمت‌های امسال، ما گوجه‌سبزها را در بسته‌های کوچک تهیه کردیم تا مشتری قیمت بسته را بپرسد نه قیمت هر کیلوی آن را. وقتی مشتری قیمت بسته گوجه سبز که حدوداً 150 تومان است، می‌شنود راحت‌تر برای خرید آن تصمیم می‌گیرد تا وقتی قیمت یک کیلوی آن که نجومی است و وقتی به گوشش می‌خورد سریع از خرید منصرف می‌شود.» فروشنده راهکار خوبی پیدا کرده چون در چند دقیقه سه چهار بسته می‌فروشد.


یکی از مشتری‌ها بعد از خرید یک بسته گوجه‌سبز با دوستش درحال حساب و کتاب است که هر عدد از گوجه‌ها چقدر درمی‌آید. مرد سالخورده‌ای متوجه حرف‌های آنها می‌شود و می‌گوید: اگر دندان روی جگر بگذارید، دو هفته، یک ماه دیگر می‌توانید یک کیلو بگیرید و بدون عذاب وجدان که هر گوجه برای‌تان چقدر آب می‌خورد، آن را بخرید.


چند مغازه آن طرف‌تر، صاحب مغازه میوه‌فروشی در پاسخ به دوستش‌ که ترشی‌فروش معروف بازار تجریش است و از شلوغ شدن میوه‌فروشی تعجب کرده، می‌گوید: «نوبرانه‌های فصل بهار است دیگه؛ چغاله بادام، گوجه‌سبز، توت‌فرنگی، شاتوت و... مردم برای چشیدن مزه آنها وسوسه می‌شوند تا مقداری بگیرند و نوبر کنند.»


فروشنده ترشی‌فروشی می‌گوید: ثابت شده است که اغلب مردم مزه ترش را دوست دارند و نوبرانه‌های بهار یکی از یکی ترش‌تر است. دلیل اینکه نوبرانه‌های بهار از نوبرانه فصل‌های دیگر با قیمت خیلی بالاتری باز هم فروش دارد، به‌همین علت است.»کمی از مرکز بازارچه که دور می‌شوید؛ به فاصله هر چند متر باز هم سینی‌های سبز و قرمز چغاله بادام و توت‌فرنگی را می‌بینید.

اما از گوجه‌سبز خبری نیست. از یکی از فروشنده‌ها می‌پرسم گوجه سبزها تمام شده؟ خنده تلخی می‌کند و می‌گوید: «دیروز داشتیم، امروز تو میدان اصلی اصلاً گوجه نبود. الان که نداریم اما اگر هم داشتیم از هر 100 نفری که قیمت می‌پرسد فقط یک نفر خرید می‌کند. حق هم دارند گران است و خریدش با این قیمت واجب نیست.

همه تا قیمت می‌پرسند می‌گویند بگذار یک دور می‌زنم برمی‌گردم اما ما که می‌دانیم برنمی‌گردد!»یکی از رهگذران که متوجه صحبت‌ ما درباره گوجه‌سبز شد، همان‌طور که انگشت اشاره را بالا و پایین می‌برد و حالت نصیحت کردن دارد، می‌گوید: «گوجه‌سبز و چغاله‌بادام هم باید وقتش برسد تا به بازار بیاید چرا آن‌قدر در خوردن نوبرانه عجله دارید! این میوه‌ها اگر نارس چیده شوند احتمال وجود سموم کشاورزی در آنها خیلی بالاست.

من خودم سال‌ها باغدار بودم و می‌دانم بعضی‌ها برای اینکه نوبرانه‌ها را گران‌تر بفروشند به کال یا رسیده بودن میوه توجهی نمی‌کنند و فقط به بازار فروش فکر می‌کنند نه سلامتی خریدار. برداشت زودهنگام نوبرانه‌های بهاری اتفاق خوبی نیست و این نوبرانه‌ها ویتامین‌های موجودشان کمتر از میوه‌های رسیده است.»


زن جوانی که مشخص است باردار است به جمع اضافه‌ می‌شود، از فروشنده می‌پرسد: چغاله شهریار است یا کاشان؟ فروشنده در جوابش می‌گوید: کاشان، اینجا همه چغاله‌ها برای کاشان است. فروشنده هم که متوجه وضعیت خانم می‌شود پیمانه را پر کرده و به او تعارف می‌کند. با حس خوبی که همه از این مهربانی می‌بینیم از آن جمع جدا می‌شویم.


خوردن نوبرانه به‌خصوص نوبرانه‌های بهار اگر چه لذت‌بخش است اما می‌تواند خطراتی برای سلامت ما به ‌همراه داشته باشد. به گفته کارشناسان تغذیه، نوبرانه‌ها ارزش غذایی ندارند و مصرف آنها فقط برای تغییر ذائقه خوب است و مصرف آنها به‌صورتی‌که جایگزین میوه‌های رسیده شوند، توصیه نمی‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha