به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، خانوادههای دچار فقر فرهنگی، بیشتر با هنجارهای مشوق خشونت مانند نمایش قدرت بیرحمانه، مردانگی کنترلگر و ناموسپرستی درگیرند و آمادگی بیشتری برای اعمال خشونت دارند.
قتل از جمله جرائمی محسوب می شود که ریشه آن را می توان در فقر فرهنگی و اقتصادی مشاهده کرد و به هر میزان که این ۲ حوزه با نقصان و ضعف مواجه باشند، این جرم خشن تر و با تعداد بیشتر اتفاق می افتد که نهایت قساوت ناشی از خشم و نفرتهای فروخورده را می توان این روزها با وقوع جنایتهای خانوادگی مشاهده کرد.
وقوع چند فقره قتل خانوادگی طی یک ماه گذشته در مناطق مختلف کشورمان، زنگ خطری جدی برای جامعه محسوب میشود و از حال ناخوش روان برخیها حکایت دارد که در نبود آموزش مهارتهای زندگی و حمایتهای اجتماعی، اختلافات کوچک به فجایع خونین بدل میشود.
البته به گفته کارشناسان می توان درصد بسیار بالایی از این وقایع تلخ را با شرایط نامناسب اقتصادی و کاهش تاب آوری افراد در مواجهه با ناملایمات هم ارزیابی کرد؛سختیها و مشقتهایی که از نگاه مرتکبان اینگونه قتلها، قابل رفع نیست و اختلافات فقط با مرگ طرفین به پایان می رسد.
تکرار جنایتهای فجیع خانوادگی نشان از فشارهای اقتصادی، بیکاری و ضعف مهارتهای ارتباطی در خانوادهها دارد که در غیاب مشاوره و حمایت روانی کوچک ترین اختلاف رقم می خورد؛ مسأله ای که نه فقط خانواده بلکه امنیت روانی جامعه را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
طی یک ماه گذشته ۳ فقره قتل خانوادگی در شمال و جنوب ایران رخ داد .در نخستین پرونده فردی در آمل پس از به قتل رساندن ۶ نفر از اعضای خانواده همسرش به زندگی خود پایان داد.
در حادثه دوم در سراب،۶ عضو یک خانواده قربانی اختلاف خانوادگی شدند.، سرهنگ مرتضی فراقی فرمانده انتظامی شهرستان سراب در این باره گفته بود: در بررسیهای اولیه در این پرونده مشخص شد ۲ برادر به هویت معلوم به دلیل اختلافات خانوادگی شبانه به منزل پسرعمویشان هجوم بدند و ۴ نفر از اعضای خانواده را با سلاح گرم به قتل رساندند و ۳ نفر دیگر را هم مجروح کردند و سپس به زندگی خود پایان دادهاند.
در حادثه سوم که دیروز اتفاق افتاد هم اختلاف خانوادگی در یکی از روستاهای شهرستان رودبار جنوب در استان کرمان به قتل مسلحانه ۵ نفر از اعضای یک خانواده منجر شد.به گزارش ایرنا، سردار موقوفهئی، فرمانده انتظامی استان کرمان با اشاره به دستور ویژه در این پرونده، گفت: پس از دریافت گزارش اولیه از وقوع یک درگیری خانوادگی، بلافاصله تیمی از مأموران پلیس آگاهی شهرستان رودبار جنوب به محل حادثه اعزام شدند و براساس بررسیهای اولیه، اختلافات خانوادگی دلیل اصلی این درگیری بوده است که متأسفانه با سلاح گرم ۵ نفر به قتل رسیدند.
وی ادامه داد: دستور ویژه برای شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان این جنایت صادر شده است و مأموران پلیس آگاهی با تمامی توان در حال پیگیری موضوع هستند.
بنا به این گزارش تشکیل پرونده برای اینگونه جرائم،امری مرسوم در تمامی سیستمهای قضایی دنیاست اما آنچه شاید بیش از این مهم باشد، ریشه یابی جرائم است ؛ درحقیقت می توان با بهره گیری از نظرات کارشناسان و اتخاذ و اجرای راهکارهای مناسب، مانع تکرار آنها شد؛ موضوعی که متاسفانه در کشورمان مغفول مانده است و فقط از تشدید مجازات سخن به میان می آید.
به راستی اگر به تنهایی مجازات مجرمان حتی با شدید ترین نحو(اعدام) کارساز بود،اکنون نباید شاهد قتلهای خانوادگی ، سرقتهای خرد و کلان، رشا و ارتشا ، کلاهبرداری و دیگر جرائم می بودیم؛ بر همین اساس اتخاذ تدبیر مناسب برای پیشگیری از قتلهای خانوادگی با هر انگیزه ای نظیر انتقام یا اختلاف با بهره گیری از نظریات جامعه شناسان و جرم شناسان امری ضروری است.
نگرانی از افزایش قتلهای خانوادگی
فاطمه موسوی ویایه دکتر جامعهشناسی مسائل اجتماعی در این باره در گفتگو با خبرنگار ما با اشاره به این که آمار وقوع قتل در ایران کمتر از میانگین جهانی است، میگوید: طبق گزارش جهانی قتل که در سال ۲۰۲۳منتشر شد،نرخ میانگین قتل در جهان ۵.۶قتل عمد در ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است و این رقم در ایران کمتر از میانگین و حدود ۳در ۱۰۰ هزار نفر است.
وی میافزاید: بر اساس آمار می توان گفت نرخ قتل در ایران نگرانکننده نیست، اما آنچه نگرانکننده است درصد بالای وقوع قتلهای خانوادگی است. طی ۲۰ سال گذشته و در استانهای مختلف ۳۳تا ۴۲درصد قتلهای عمدی، متهم به قتل یکی اعضای خانواده بوده که به شکل زنکشی، شوهرکشی، فرزندکشی، والدکشی ظاهر شده است.
وی تأکید میکند: بخشی از قتلهای خانوادگی، قتلهای ناموسی است که پنهان میمانند و برای آنها پروندهای تشکیل نمیشود و در این آمار گنجانده نشده است.
این محقق اجتماعی با بیان این که تحلیل قتلهای خانوادگی پیچیده است و نمیتوان الگوی ساده و قابل تعمیمی را برای آن مشخص کرد، ادامه میدهد: بخشی از قتلهای خانوادگی به دلیل اختلافات مالی رخ میدهد که ممکن است به شکل قتل انتقامی و برنامهریزی شده خود را نشان دهد البته باید قتلهای ناموسی را هم از نوع قتل برنامهریزی شده بدانیم.
پژوهشگر حوزه زنان و خانواده در ادامه میافزاید: قتلهای خانوادگی از نوع قتلهای مواجههای و بدون برنامهریزی قبلی هستند در واقع رابطه عاطفی طولانی مدت از بدو تولد میان قاتل و مقتول شکال گرفته و احساسات بسیاری مانند رنجش، حسادت، خشم و توقع در این میان بوجود آمده است که این احساسات انباشته شده در بگومگوها و نزاعها ممکن است به رفتار خشونتآمیز منجر به قتل بدل شوند.
موسوی ویایه با اشاره به این که موارد بسیاری از زنکشی و شوهرکشی در زمینهای رخ میدهند که بارها خشونت خانگی رخ داده است و یکبار در این نزاعها رفتار فرد از کنترل خارج و منجر به قتل شده است، می افزاید: تحقیقات کیفی نشان میدهد زنان و مردان در انگیزه همسرکشی تفاوت اساسی دارند، انگیزه زنان از قتل شوهر بیشتر واکنش به خشونت خانگی یا خیانت اوست و این قتلها در زمینه ناامیدی و درماندگی تفسیر میشوند.
همچنین در برخی مواردی که زنان با همدستی مرد دیگری دست به کشتن همسر میزنند، طولانی بودن مراحل طلاق شوهر، عامل اصلی بوده است که آن را مانعی برای ازدواج بعدی خود میدانند ؛ بنابراین قتل شوهر به عنوان تنها شیوه حل مشکل مطرح میشود. این در حالی است که بخش مهمی از قتلهایی که توسط شوهران انجام میشود، جنبه مجازات خودسرانه برای مقتول و با هدف تنبیه او برای عدم سازگاری یا درخواست طلاق دارد. این مردان معمولا سابقه خشونت دارند و قتل زنان بیانگر خصوصیات فرهنگی یک جامعه مردسالار و ناشی از نابرابری قدرت و حس مالکیت و کنترل مردان بر زنان است.
عضو گروه مسائل اجتماعی انجمن جامعهشناسی درباره تأثیر مشکلات اقتصادی بر بروز رفتارهای خشونت آمیز تأکید میکند: تحقیقات آماری نشان میدهد در ایران مانند سایر کشورها، با افزایش تورم و بیکاری، نرخ ارتکاب جرم و رفتارهای خشونتآمیز افزایش یافته و در تحقیقات ثابت شده است نرخ قتل در بهبود شاخصهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی و ضریب نفوذ اینترنت، کاسته شده است اما با افزایش مشکلات اقتصادی در چند سال گذشته انتظار میرود بر نرخ جرائم مانند قتل افزوده شود.
موسوی ویایه میافزاید: تأثیر مشکلات اقتصادی بر افزایش قتل، غیرمستقیم است، از یک سو جرائمی مانند سرقت و زورگیری افزایش مییابند که گاه درگیری با قتل همراه میشود مثل مورد قتل امیرمحمد خالقی دانشجوی دانشگاه تهران که نزدیک کوی دانشگاه قربانی سرقت لپتاپ شد. از سوی دیگر افزایش مشکلات اقتصادی سبب فرسودگی روانی، استرس و تمایل به خشونت در میان اعضای خانواده میشود و از تابآوری خانوادهها میکاهد.
عضو گروه مسائل اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران با اشاره به این که فشار اقتصادی در خانوادههایی که درآمد پایین و سطح تحصیلات کمتری دارند و در مناطق حاشیه سکونت دارند؛ بیشتر احساس میشود که معمولاً آنها خسارات بیشتری هم به بار میآورند، می گوید: این خانوادهها منابع کمتری در اختیار دارند و در شرایط فرساینده و طولانی فشار اقتصادی، مرد خانواده قادر به تأمین خواستههای همسر و فرزندانش نیست ؛در این شرایط خشم و ناکامی از شرایط میتواند زمینه را برای وقوع رفتارهای خشونتآمیز فراهم کند.
موسوی ویایه میافراید: خانوادههای دچار فقر فرهنگی، بیشتر با هنجارهای مشوق خشونت مانند نمایش قدرت بیرحمانه، مردانگی کنترلگر و ناموسپرستی درگیرند و آمادگی بیشتری برای اعمال خشونت دارند، نزاعها و اختلافاتی که در شرایط دیگر و خانواده ای دیگر کنترل و به روشهای دیگر حلو فصل میشود، در شرایط فرسودگی روانی، فشار اقتصادی و استیصال بیپولی میتوانند با مرگ پایان یابد.
نظر شما