دکتر سیما فردوسی در گفت و گو با پانا در خصوص طلاق های عاطفی در میان زوج های جوان اظهار داشت: در جامعه در حال گذار ایران تضاد و تعارضی در میان خانوادهها ایجاد شده که مانند سکه، دوروی دارد زیرا نه آرامش دوران سنتی را دارد و نه مواهب مدرن شدن را احساس میکند. مجموعه عوامل سنتی و صنعتی دست به دست هم داده و شرایطی را فراهم کردهاند تا خانوادهها، انسجام گذشته را نداشته باشند.
وی با بیان اینکه در طلاق عاطفی یا جدایی عاطفی، زن و شوهر، صرفا براساس قراردادهای متعارف به زندگی خود ادامه میدهند بدون آنکه متناسب با نیازهای زیستشناختی، عاطفی و اجتماعی به رفتار با یکدیگر بپردازند، اظهار داشت:در این نوع از زندگیها، بچهها یکی از عوامل بازدارنده جداییهای رسمی و ثبتشده محسوب میشوند.
این روانشناس از جمله فرآیندهای طلاقهای عاطفی را افت شدید تحصیلی در بچهها و رفتارهای نابهنجار از سوی آنان، کاهش بازدهی اقتصادی زنان و مردان شاغل، فرار از کار یا فرار به کار دانست و افزود: بیشتر کسانیکه دچار این مشکلات میشوند، شیوه زندگی را بلد نیستند. در واقع بسیاری از خانوادههای ایرانی، دچار درماندگی آموختههای نادرست خود هستند که از روی ناچاری با هم زندگی میکنند، گرچه مولفههای آن در جوامع شهری ممکن است ریشههای مالی و در جوامع روستایی از بعد فرهنگی برخوردار باشد.
فردوسی پور بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی در جامعه را نتیجه فرآیند تلخ و منفی طلاقها و جداییهای عاطفی دانست و عنوان کرد: متأسفانه باید گفت ارتباط فیزیکی و روانی مناسبی میان والدین و فرزندان وجود ندارد و این مسئله باعث میشود آنها با کوچکترین روزنه ایجادشده به سمت عوامل بیرونی، گرایش نشان دهند. همچنین بیماریهای جسمانی و روانی، سردرد، استرس، مشکلات گفتاری و... از نشانههای مشهود و برجسته طلاقهای عاطفی در بچه هاست.
نظر شما