این طیف گسترده شامل اختلال تکاملی فراگیرغیراختصاصی، اختلال آسپرگر و اختلال اوتیستیک است. اخیرا برای هر کدام از این سه اختلال، معیارهای تشخیصی جداگانهای درنظر گرفته میشود. در میان این بیماران، مبتلایان به اختلال اوتیستیک هم از نواقص ارتباطی و هم از ناتوانیهای ذهنی رنج میبرند. براساس دستورالعمل آماری و تشخیصی اختلالات روان(چاپ چهارم)، معیارهای تشخیصی اختلال اوتیستیک عبارتند از:اختلال در کیفیت عملکرد اجتماعی و ارتباطی؛ الگوهای رفتاری و فعالیتهای کلیشهای، محدود و تکراری؛ عملکرد غیرطبیعی یا تاخیری؛ درنظرنگرفتن تشخیص اختلال «رتز» یا اختلال تجزیهای کودکی.
البته مبتلایان ممکن است علایم متفاوتی داشته باشند. بیمارتان ممکن است دانش آموزی موفق یا دانشجویی با مدارک دانشگاهی باشد و فقط مهارتهای ارتباطی آنها کامل نشده باشد یا ممکن است افرادی با عقب افتادگی ذهنی شدید باشند.
اهداف درمانی اوتیسم
اهداف درمان اوتیسم بر به حداکثر رساندن استقلال فرد در انجام فعالیتهای روزمره و نیز ارتقای کیفیت زندگی وی متمرکز است. به علاوه، سعی میشود تظاهرات اصلی بیماری از جمله نقص در مهارتهای اجتماعی و ارتباطی به حداقل رسانده شوند. ارائه آموزشهای لازم به خانواده بیمار و حمایتهای اجتماعی در کنار فراهم آوردن امکانات آموزشی و تکاملی برای بیمار به بهبود او کمک خواهد داد.
درمانهای غیردارویی
به دلیل طبیعت درمان?ناپذیر اختلال اوتیسم انتخاب گزینههای درمان موثر و مزمن برای مدیریت این بیماری ضروری است. اخیرا، درمان اختلالات اوتیسم بر گزینههای غیردارویی نظیر رفتاردرمانی و در صورت نیاز، در ترکیب با دارودرمانی متمرکز شده است. با توجه به اهمیت مداخلات درمانی زودرس در این گروه از بیماران، آموزش همه کودکان ناتوان از سال 1975 میلادی به بعد، آموزش مبتلایان به اوتیسم را به یک وظیفه عمومی تبدیل کرده است. انجمن تحقیقات ملی آمریکا کمیتهای برای مداخلات آموزشی کودکان مبتلا به اوتیسم تشکیل داده است.
هر چند اخیرا روشهای مختلفی برای رفتاردرمانی موثر در بیماران اوتیسم ارائه شده است، دو منبع اولیه برای این منظور عبارتند از آنالیز رفتاری کاربردی (ABA) و برنامه آموزش و درمان کودکان ناتوان در ارتباط و اوتیسم. بهتر است درمان پس از تشخیص در اسرع وقت شروع شود. این درمان نیازمند 20 ساعت مداخله هفتگی برای بیماران است تا بهترین نتیجه حاصل شود.
در حالی که کودکان کوچکتر معمولا اهداف اصلی رفتاردرمانی هستند، باید به خاطر داشت همچنان که هر کدام از این کودکان به نوجوان و سپس جوان تبدیل میشوند، به حمایتهای بیشتر و مستمری نیاز خواهند داشت.
درمانهای دارویی
به طور معمول دارودرمانی در مبتلایان به اختلالات اوتیسم بر کاهش علایم رفتاری نظیر تحریکپذیری، بیشفعالی، تهاجم و سایر رفتارهای خودآزارنده که بر توانایی کودک در یادگیری و محیط خانوادگی آنها تاثیرگذارند، متمرکز است. درصدی از مبتلایان به اوتیسم که رفتارهای تهاجمی از خود نشان میدهند، هنوز مورد بررسی قرار نگرفتهاند. هرچند، یک مطالعه نشان داده است نزدیک به 20درصد از مبتلایان اختلال تکاملی فراگیرغیراختصاصی، تحریکپذیری متوسط تا شدید را تجربه میکنند. هم اکنون فقط دو داروی مورد تایید سازمان غذا و داروی آمریکا برای درمان تحریکپذیری مرتبط با اوتیسم وجود دارد. این دو دارو، یعنی ریسپریدون و آریپیپرازول، هر دو در گروه داروهای آنتی سایکوتیک آتیپیک قرار دارند و با بلوک گیرندههای پس سیناپسی دوپامین و سروتونین اثر میکنند.
ریسپریدون: این دارو در اکتبر 2006 میلادی از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا برای درمان تحریکپذیری مرتبط با اوتیسم در کودکان و نوجوانان 5 تا 16 سال مورد تایید قرار گرفت. آنتیسایکوتیک آتیپیک ریسپریدون هر دو گیرندههای دوپامینرژیک و سروتونینی را آنتاگونیزه میکند. البته گرایش آن به گیرندههای سروتونین بیشتر است. تصمیم گیری برای تایید ریسپریدون در درمان اوتیسم پس از انتشار چند مطالعه کلیدی در این زمینه صورت گرفت. یکی از این مطالعات شامل بررسی 8 هفتهای تصادفی بود که با یک دوره درمانی 4 ماهه و سپس فاز قطع درمان 2 ماهه ادامه یافت. در مرحله اول درمان، 101 کودک 5 تا 17 ساله به طور تصادفی تحت درمان با ریسپریدون یا دارونما قرار گرفته بودند. ریسپریدون با دوز 25/0 میلیگرم شب هنگام برای بیماران با وزن کمتر از 20 کیلوگرم و 5/0 میلیگرم برای بیماران با وزن بالا یا برابر 20 کیلوگرم تجویز شد. نتایج مطالعات کاهش 56 درصدی در میزان تحریکپذیری دریافتکنندگان ریسپریدون در مقایسه با کاهش 14درصدی این علامت در دریافتکنندگان دارونما را نشان دادند. شایعترین عوارض جانبی گزارش شده در این مطالعات عبارت بودند از افزایش اشتها، احتقان بینی، ضعف، استفراغ، افزایش وزن و یبوست.
آریپیپرازول: در نوامبر 2009 میلادی، پس از دو مطالعه بالینی تصادفی، سازمان غذا و داروی آمریکا آریپیپرازول را برای درمان تحریکپذیری مرتبط با اختلالات اوتیسم در بیماران 6 تا 17 سال مورد تایید قرار داد. اولین مطالعه با شرکت 218 بیمار 6 تا 17 ساله بود که به طور کاملا تصادفی تحت درمان با دارونما یا 5، 10 یا 15 میلیگرم آریپیپرازول روزانه برای مدت 8 هفته بودند. نتایج این مطالعه نشان داد دریافتکنندگان آریپیپرازول کاهش به طور متوسط 13درصدی در علایم در مقایسه با کاهش 8 درصدی در دریافتکنندگان دارونما نشان دادند. 84 درصد از بیماران هم طی مطالعه حداقل یک عارضه جانبی گزارش کردند. عوارض جانبی گزارش شده خفیف تا متوسط بودند از جمله خواب آلودگی، ضعف، افزایش اشتها، سردرد، علایم اکستراپیرامیدال و افزایش وزن. در مطالعه دوم که دوز آریپیپرازول متغیر بود، 98 بیمار شرکت داشتند. این بیماران هم بین 6 تا 17 سال سن داشتند و طول دوره مطالعه در این گروه هم 8 هفته بود. هر چند نتایج بهدست آمده از این مطالعه نیز رضایت بخش بود اما همچنان مطالعات بیشتری برای اطمینان از اثربخشی و ایمنی آریپیپرازول مورد نیاز است.
منبع: هفته نام سپید
نظر شما