نیویورک تایمز نوشت:عواقب شوم تصمیم هولناکی را که رئیس جمهوری ترامپ در کمال ناباوری و تنها به دلیل کوته بینی گرفت و آمریکا را از توافق پاریس در مورد تغییرات اقلیمی مصوب سال 2015 بیرون برد، فقط نسل های آینده حس خواهند کرد.

نسلهای آینده، قربانی پشت کردن آمریکا به توافق اقلیمی پاریس

سلامت نیوز: نیویورک تایمز نوشت:عواقب شوم تصمیم هولناکی را که رئیس جمهوری ترامپ در کمال ناباوری و تنها به دلیل کوته بینی گرفت و آمریکا را از توافق پاریس در مورد تغییرات اقلیمی مصوب سال 2015 بیرون برد، فقط نسل های آینده حس خواهند کرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا،روزنامه آمریکایی در ادامه سرمقاله روز جمعه (دیروز) خود افزود: طبیعی است که چرا. دانشمندان در تحقیقاتشان به این نتیجه رسیده اند که کره زمین یک درجه گرمتر شده است و این گرم شدن در آینده سبب بالا آمدن آب دریاها و بروز خشکسالی های فلج کننده در سطح کره زمین خواهد شد، مگر آنکه دنیا جلوی انتشار گازهای آلاینده حاصل از سوخت های فسیلی را بگیرد.
همین حالا هم آثار زیانبار این تصمیم گیری نابخردانه ترامپ هویداست.
اصولا تمام سیاستهای ترامپ تا به حال و بخصوص این مورد اخیر در مورد خروج آمریکا از توافق پاریس، یک سری بازخوردهایی بسیار منفی در سطح جهان داشته است.
این تصمیم گیری ترامپ، تمام متحدان آمریکا را دلسرد کرده، به جنگ با آرزوی اکثریت جامعه تجاری آمریکا رفته است که او مدعی کمک کردن به آنهاست، قدرت رقابت آمریکا را در معرض تهدید قرار داده، رشد اشتغال در صنایع حساس و مهم را از بین برده و در نهایت آن اندک باقیمانده از رهبری آمریکا را در موضوعات مهم جهانی هم بر باد فنا داده است.
تنها برندگان خروج آمریکا از پیمان پاریس، کسانی هستند که اصلا منکر تغییرات جویند و همچنین آژانس حفاظت از محیط زیست و یا استیفن بنون مشاور رئیس جمهوری و همه کسانیند که از مصرف سوختهای فسیلی سود می برند و ترامپ را یک جرج بوش (پسر) دیگر می یابند. ترامپ هم همچون بوش آنقدر ساده لوح است که واقعا فکر می کند جنگیدن با تغییرات جوی، اقتصاد را یا ویران خواهد کرد و یا دست کم جلوی رشد آن را خواهد گرفت.
ترامپ در توجیه تصمیم گیری اش گفته است که توافق پاریس یک معامله بد برای آمریکاست.
ترامپ با استناد به یک سری اطلاعات نادرست و بی اعتبار از جوامع مدافع صنایع معتقد است که توافق پاریس موجب خواهد شد تا آمریکا بخش اعظم اقتصاد و مشاغلش را قربانی کند و منابع اقتصادیش را دوباره بین کشورهای جهان توزیع کند .
اما توافق پاریس هیچ کشوری را ملزم نمی سازد هیچ کاری انجام دهند .
موضوع این است که به دنبال شکست توافق توکیو مصوب سال 1997، سازمان ملل، که بر مذاکرات تغییرات جوی در جهان نظارت می کند، اعلام کرد که این حق را ندارد که کشورهای جهان را به زور به عمل به یک توافق کاملا قانونی وادارد. توافق پاریس هم در مفاد خود ذکر نکرده که عمل به این توافق اجباری است، بلکه اختیاری است.
در این توافق بیش از 190 کشور جهان پیشنهادهایشان را در مورد لزوم کاستن از انتشار گازهای گلخانه ای مطرح و اعلام کرده اند که نهایت سعیشان را برای نیل به این اهداف خواهند کرد . این کشورها موافقت کردند که بصورت دوره ای گزارشی کامل از هر گامی را، که در این زمینه برداشته اند، اعلام کنند.
البته توافق پاریس هیچ منعی جلوی پای ترامپ برای آنکه هر کار درست و نادرستی که دلش می خواهد انجام بدهد، نمی گذارد. او تا حال هم همین کارها را انجام داده است.
ترامپ در همین چند ماه گذشته بدون آنکه با هیچ رهبر خارجی مشورت کرده باشد، تک تک سیاستهای باراک اوباما را در باره کاستن از انتشار گازهای گلخانه ای فسخ کرد.
هدف دولت اوباما این بود که تا سال 2025 میزان انتشار این گازها از 26 درصد به 28 درصد زیر میزان در نظر گرفته شده در سال 2005 برسد. ترامپ بخصوص سیاستهایی را منسوخ کرد که هدفشان کاهش انتشار گازهای گلخانه ای حاصل از فعالیت نیروگاههایی بود که با سوخت ذغال سنگ کار می کنند و حاصل از سوخت خودروها و چاههای نفت و گاز بود.
شاید تصمیم ترامپ به خروج از توافق پاریس در داخل چندان محسوس نباشد و سیاستهای داخلی او را از اینکه هست بدتر نکند، اما بی تردید اثرات جهانی این تصمیم حقیقتا هولناک است.
ترامپ با این عمل نابخردانه خود ثابت کرد که رئیس جمهوری است که یا اصلا نمی داند و یا اگر هم بداند خیلی کم می داند که کناره گیری آمریکا از توافق پاریس چه بلایی بر سر محیط زیست و چه بلایی بر سر کشورهای فقیر خواهد آورد. او اصلا توجه ندارد که آمریکا در همیشه تاریخ خود همواره بزرگترین کشور منتشر کننده گاز دی اکسید کربن به جو زمین بوده است و سهمش در کمک کردن به جهان برای خلاصی از این مشکل عظیم، مضاعف است.
ترامپ اصلا توجه ندارد که این تصمیم گیری او چه لطمه ای بر روابط تیره و تار شده آمریکا با متحدان اروپاییش خواهد داشت.
امکان دارد این بدکرداری ترامپ سایر کشورهای امضاکننده توافق را هم ترغیب کند که آنها هم پایشان را از توافق بیرون بکشند و یا به تعهداتشان در قبال کاستن از انتشار گازهای آلاینده بدرستی عمل نکنند.
شاید حیرت انگیزتر از همه این است که رئیس جمهوری که خود را یک تاجرپیشه زیرک معرفی می کند و وعده ایجاد شغل برای طبقات میانی جامعه را داده است و از  احیای عظمت مجدد آمریکا صحبت می کند، به نظر می رسد که چشمانش را کاملا به روی این حقیقت بسته است که این کار او چه آسیب هایی بر اقتصاد خود آمریکا وارد خواهد ساخت.
جهان در حال انتقال تدریجی از مصرف سوختهای فسیلی به سمت مصرف سوختهای تجدیدپذیر است. این پیشرفت یک بازار عظیم جهانی برای تولید سوختهای تجدیدپذیر مانند باد و خورشید، خودروهای برقی، باتری های پیشرفته و سایر فناوریها ساخته است، که تخمین زده می شود تا سال 2030 حجم پول در گردش آن به شش تریلیون دلار برسد.
اما بخش خصوصی آمریکا به اهمیت موضوع واقف شده است. در ژانویه (دی 95) 630 تن از صاحبان کسب و تجارت و سرمایه گذار در نامه ای سرگشاده به ترامپ، که بتازگی رئیس جمهوری شده بود و همچنین به کنگره، حمایت خود را از سیاستهای کاهنده انتشار گاز کربنیک (دی اکسید کربن) و سرمایه گذاری بر روی اقتصاد مبتنی بر انتشار کمتر این گاز و پایبندی آمریکا را به توافق پاریس اعلام کردند.
ترامپ معتقد است که در پیش گرفتن سیاستهای دوستدار حفظ محیط زیست، مشاغل را از بین می برد و کاهش انتشار گاز دی اکسید کربن به اقتصاد لطمه می زند. او معتقد است که پیشرفت اقتصاد کشور فقط منوط به استفاده از سوخت های فسیلی است و باید زغال سنگ بیشتری از زمین استخراج و حفره های بیشتری در زمین برای اکتشاف نفت ایجاد شود.
اما حقیقت این طور نیست.
تحقیقات ثابت کرده است که کاهش انتشار گاز کربنیک موجب رشد اقتصادی می شود و مانع از آسیب رسیدن به سلامتی انسان و محیط زیست می شود .
در کشور آمریکا ظرف یک دهه گذشته به یمن سرمایه گذاری در تولید سوخت های پاک، پیشرفت هایی انقلابی در استانداردهای بهره وری لوازم و ساختمانها به دست آمده است. میزان انتشار گاز کربنیک در سطح کشور به میزان 12 درصد پایین آمده است و همزمان اقتصاد کشور هم در مجموع رشد خود را حفظ کرده است.
در مورد دولت اوباما این گونه مطرح می شود که سیاستهای او قاتل مشاغل بود. اما در دولت اوباما افزون بر 11.3 میلیون شغل جدید ایجاد شد که این آمار در مقایسه با دو میلیون شغل ایجاد شده در رژیم مخالف قانون بوش رقم قابل ملاحظه ای است.
البته درست است که صنعت زغال سنگ دیگر ظرفیت اشتغال زایی خود را از دست داده است و علت عمده آن ارزان بودن گاز طبیعی است. در عوض صنعت سوختهای تجدیدپذیر مانند یک اجل معلق سر برآورده و به یک رشد فوق العاده در ایجاد شغل رسیده است.
با همه این اوصاف، این روزنه امید به چشم می خورد که کشور آمریکا فارغ از اینکه ترامپ چه تصمیمی در سر داشته باشد، به تعهداتش در قبال کنترل انتشار گازهای گلخانه ای ادامه دهد. نیروهای حاضر در بازار هم به نظر می رسد در مسیر صحیح حرکت می کنند. فناوریها هم پیشرفت کرده اند. جامعه تجاری عصبانی است. یک نظرسنجی موسسه گالوپ نشان می دهد که نزدیک به دو سوم آمریکایی ها نگران تغییرات آب و هوایی هستند .
برنامه ییل در ارتباطات تغییرات اقلیمی هم پس از مطالعاتی اعلام کرده است که تقریبا 70 درصد آمریکایی ها می خواهند کشورشان در توافق پاریس بماند. نیمی از این افراد رای دهندگان به ترامپ هستند.
این پیام ها اگر هم از نظر ترامپ دور مانده باشد، اما خوشبختانه از دیده جهان پنهان نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha