سلامت نیوز:«مگر چه کردم جز خدمت به کبوتری که لانه نداشت، به کَلی که گرسنه بود و با چشمهای معصومش طلب غذا میکرد، به گُلی که زیر صخره روئیده بود و آب میخواست، حقم نبود به خدا...» اینها تنها بخشی از دلنوشته محیطبانی است که چند روز قبل، بعد از حدود یک ماه تحمل جراحت در ناحیه پا، پزشکها مجبور شدند پای او را قطع کنند، پایی که به تعبیر خودش برای یک محیطبان «حکم بال دارد برای پرنده»، او حالا مجبور است برای ادامه روزهای دیده نشده زندگیاش طرحی نو در اندازد، روزهایی که خودش میگوید «در خواب هم آن را متصور نبوده است.»
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،با این وجود سوالهای زیادی در خصوص عوامل حمله مسلحانه به محیطبانان یگان حفاظت از محیط زیست همچنان وجود دارد، آنهایی که گاهی در برابر دفاع از خود باید طعم حبس طولانی مدت را بکشند یا گاهی پای چوبه دار بایستند. داستان همان داستان قدیمی و ماجرای محیطبانهای همیشه در خطر است، آنهایی که اگرچه به انتخاب خود پا به میدان مبارزه برای حفظ محیط زیست گذاشتهاند اما چه کسی هست که بگوید بدون عشق هم میشود چنین انتخابی کرد.
محیطبانهایی که همواره مانند شکاری برای شکارچیان غیر مجاز در انتظار یک حمله بودهاند. آنها در تمام سالهای گذشته چه موقعی که مورد هجوم کسی واقع میشدند و چه زمانی که برای حفاظت از محیط زیست به وظایف قانونی خود یعنی مقابله با شکارچیان غیر مجاز میپرداختند از حمایتهای قانونی برخوردار نبودند.
حالا بار دیگر محیطبان دیگری به طمع کسانی که چشم بد به محیط زیست داشتند مجروح شده و شدت جراحت او به قدری بوده است که بعد از گذشت یک ماه از حادثه آن روزِ لعنتی، تیم پزشکیِ درمانِ «سیدامینهادیپور» مجبور شدند برای سلامتی او پایش را برای همیشه از بدنش جدا کنند.
حمله شبانه به پاسگاه محیطبانی گتوند
ماجرا از این قرار بود که در یک شب بهاری، در 26فروردین سال جاری گروهی از مهاجمان ناشناس به پاسگاه محیطبانی اداره حفاظت محیط زیست در نزدیکی روستای دو پیران در بخش مرکزی شهرستان گتوند حمله کردند.
آن طور که عبدالحسین کریمی، رئیس اداره حفاظت محیط زیست گتوند، به ایرنا گفته «مهاجمان ناشناس بعد از بستن دست و پای نگهبان زنبورداری در نزدیکی پاسگاه محیطبانیِ گتوند، با خودروی او به این پاسگاه حمله میکنند، آنها بعد از درگیری با محیطبانِ 37ساله پاسگاه، وی را به کمک یک اسلحه شکاری از ناحیه پا مصدوم کرده و از محل حادثه فرار میکنند.»
شبی که خود «سیدامینهادیپور»، محیطبانی که مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفته در توضیح آن میگوید «ضاربان به ناقص کردن من بسنده نکردند و با ضربات سنگین بر پیکرم مرا تهدید به مرگ کردند.
اسلحه بر روی شقیقهام گذاشتند تا تن به خواستههایشان بدهم که ندادم.» همان شبِ فروردینی «سید امین» را به دلیل اصابت گلوله از فاصله نزدیک به پایش و شدت جراحت به بیمارستان شوشتر و بعد از آن به بیمارستان اهواز برای مداوا رساندند اما با وجود تلاشهای تیم درمانی بیمارستان آنها بعد از گذشت یک ماه به این نتیجه رسیدند که پای صدمه دیده محیطبان حالا باید برای نجات جانش قطع شود، شبی اردیبهشتی تصمیم به این کار گرفته شد، شبی که خود «سید امین» برای آن مینویسد«آن لحظات هجوم مهاجمها چه سخت بود، زمان چه کند میگذشت، اما دیشب به مراتب از شب حادثه بدتر بود، دیشب سخت گذشت، تلخ همراه با درد، باورم نمیشود که پایم را از من گرفتند!
من محیطبانم، پا برای من حکم بال دارد برای پرنده، دیشب کودکیام به یادم آمد، مرحوم پدرم که همیشه میگفت کارت خطر دارد و من ترس دارم، واهمه دارم، بهتر که نبود تا این روزها را ببیند، در خواب هم نمیدیدم، هوز باورم نمیشود...» حالا قرار است «سید امین» بعد از 5سال خدمت در یگان حفاظت سازمان محیط زیست به گفته فرمانده این یگان زیر پوشش خدمات خانواده ایثارگران قرار بگیرد.
سرهنگ جمشید محبتخانی، فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط زیست ضمن اعلام خبر تصمیم تیم پزشکی برای قطع پای محیطبان به ایرنا گفت که «ضاربان این محیطبان شناسایی شدند و خبر دستگیری آنها به زودی اطلاع رسانی میشود.»
با این وجود «سیدامینهادیپور» اگرچه مانند 140 محیطبان شهید، عمرش به دنیا بود، اما هنوز دارد از خودش میپرسد:«آخر به چه گناهی باید ناقص شوم؟» سوالی که باید از مسئولین امر آن را پرسید و و مطرح کرد که چرا باید بچههای حفاظت از محیط زیست، یا در خطر مرگ باشند، یا قطع عضو یا اگر به حکم وظیفه از محیط زیست دفاع کنند در موقعیت اتهام به یک قتل قرار گیرند؟
لایحه حمایت از محیطبانان در انتظار شورای نگهبان
سرهنگ جمشید محبتخانی؛ فرمانده یگان حفاظت محیط زیست در خصوص این چرایی، اواخر سال گذشته به تسنیم گفته بود که «140 شهید محیطبان داریم که حدود 80درصد آنها توسط سلاحهای مجوزدار به شهادت رسیدهاند»
وی در این باره ادامه داده بود که «طبیعتاً سازمان حفاظت محیط زیست نمیتواند برای میلیونها دارنده سلاح مجاز، پروانه شکار صادر کند بنابراین فروش این حجم از سلاح مجوزدار به مردم عملاً بهمعنای هدایت آنها بهسوی تخلفات شکار است که حاصل آن علاوه بر نابودی حیات وحش، درگیری بین محیطبانان و متخلفان مسلح، افزایش تعداد شهدا و جانبازان محیطبان و همچنین زندانیان و محکومان به اعدام است».
آنطور که به نظر میرسد با توجه پایین بودن ظرفیت شکار در محیط زیست و عدم صدور مجوز برای شکار، در کنار ادامهدار بودن فروش اسلحههای مجوزدار بدون باز پس گیری سلاحهای قدیمی یکی از دلایل ظهور و بروز چنین رویدادهایی است.
مقابله یگان حفاظت از محیط زیست در برابر شکارهای غیر مجاز سبب میشود گاهی شکارچیان یا در صحنه شکار با محیطبانان درگیر شوند، محیطبانی که او مانند شکارچی اجازه استفاده از اسلحه را ندارد، یا به دلیل کینهای که از محیطبان برای برخی از شکارچیان ایجاد میشود در یک فرصت مناسب به تعبیری به سراغ محیطبان رفته تا اینکه او را تهدید یا در مورد آخر مورد حمله حتی به قصد جان آنها قرار دهند.
در این بین ضعف حمایتهای قانونی هم همواره وجود داشته است، البته گفتنی است که به تازگی و با گذشت مدتها، بالاخره لایحه حمایت از محیطبانان بعد از رفع ایرادات شورای نگهبان برای گرفتن موافقت این شورا مجدد به آن ارسال شد.
لایحهای که قرار است در آن علاوه بر قوانین حمایتی در خصوص استفاده از اسلحه، محیطبانان را از قوانین حمایتی در خصوص موارد فوت یا قطع عضو هم بهرهمند کند. 25اردیبهشت سال جاری خبرگزاری مهر از قول فرمانده یگان حفاظت محیط زیست در خصوص این لایحه نوشت«حالا همه منتظر تایید شورای نگهبان هستیم.» محیطبانان که بر اساس مصوبه سال ۱۳۷۳ مشمول به کارگیری سلاح در موارد ضروری شده بودند بر اساس این لایحه چهار مادهای باید از سوی دستگاههای اجرایی تحت حمایتهای پرداخت دیه و جبران خسارات شوند.
طبق ماده دوم این لایحه، دستگاههای اجرایی ذیربط مکلف شدند، مأموران یگان حفاظت دستگاه مربوطه خود اعم از کارکنان ثابت، پیمانی و قراردادی را که در راستای انجام وظایف و مأموریتهای خود در قبال شهادت، فوت، بیماری صعبالعلاج، نقص عضو، از کارافتادگی و حوادث براساس مقررات این قانون و آئیننامه اجرایی آن بیمه کنند. براساس ماده چهارم نیز سازمان برنامه و بودجه کشور موظف شد همه ساله اعتبارات موردنیاز اجرای این قانون را به پیشنهاد دستگاههای اجرایی دارای یگان حفاظت در لوایح بودجه سنواتی پیش بینی کند.
همچین ماموران یگان حفاظت محیط زیست و جنگلبانی که در قالب دستورالعمل تشکیل یگانهای حفاظت در دستگاههای اجرایی تسلیح و ضابط خاص قضایی محسوب میشوند صرفا در خصوص بندهای 1، 2و 3ماده 3 قانون بهکارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری مصوب 18 دی 1373 حق بهکارگیری سلاح در انجام وظایف و ماموریتهای سازمانی خود را دارند.
در ماده سه قانون بکارگیری سلاح و تبصره 1،2،3 آن آمده است؛ مأمورین انتظامی در موارد زیر حق بکارگیری سلاح را دارند، یک-برای دفاع از خود در برابر کسی که با سلاح سرد یا گرم به آنان حمله نماید. دو-برای دفاع از خود در برابر یک یا چند نفر که بدون سلاح حمله میآورند ولی اوضاع و احوال طوری باشد که بدون بکارگیری سلاح مدافعهشخصی امکان نداشته باشد. سه-در صورتی که مأمورین مذکور مشاهده کنند که یک یا چند نفر مورد حمله واقع شده و جان آنان در خطر است.
نظر شما