سلامت نیوز: گویی قانونی برای کنترل تخلف آنها وجود ندارد. شکارچیانی که به راحتی به قانون دهن کجی می کنند و برای در امان ماندن، در حین حیوان کشی، آدم هم می کشند. در راهروهای دادگستری نیز گردن شان افراشته است و طلبکارانه با محیط بان ها حرف می زنند. اگر در حین زد و خورد کشته شوند فریاد "وامصیبتا" ی خیلی ها بلند می شود که "یک انسان کشته شده و خانواده ای داغدار" ؛ اما اگر همان تیر به جای شکارچیان به محیط بانان اصابت کند، آب هم از آب تکان نمی خورد و جز سرویس های محیط زیست رسانه ها و چند مدیر مربوطه، هیچکس نه نگران انسانیت می شود و نه نگران سرنوشت خانوارهایی که بی سرپرست شده اند.

مصاف نابرابر شکارچیان با محیط بانان

به گزارش سلامت نیوز گویی قانونی برای کنترل تخلف آنها وجود ندارد. شکارچیانی که به راحتی به قانون دهن کجی می کنند و برای در امان ماندن، در حین حیوان کشی، آدم هم می کشند. در راهروهای دادگستری نیز گردن شان افراشته است و طلبکارانه با محیط بان ها حرف می زنند. اگر در حین زد و خورد کشته شوند فریاد "وامصیبتا" ی خیلی ها بلند می شود که "یک انسان کشته شده و خانواده ای داغدار" ؛ اما اگر همان تیر به جای شکارچیان به محیط بانان اصابت کند، آب هم از آب تکان نمی خورد و جز سرویس های محیط زیست رسانه ها و چند مدیر مربوطه، هیچکس نه نگران انسانیت می شود و نه نگران سرنوشت خانوارهایی که بی سرپرست شده اند.

امروز عصر در "پارک ملی نایبند" مازندران، شکارچیان به سمت دو محیط بان "مقداد محمدی فر" و "کمیل مسرور" که مشغول عملیات گشت وپایش، یعنی انجام وظیفه اداری خود بودند تیر مستقیم شلیک کردند که در اثر این شلیک، محیط بان محمدی فر از ناحیه دست و پا مجروح شده است.

اکنون محیط بان مجروح در بیمارستان است؛ اما شکارچیان که شناسایی شده اند متواری شده و تلاش برای دستگیری آنها ادامه دارد. اما تلخ ترین بخش این ماجرا این است که رخدادهای اینچنین مدام در حال تکرار شدن هستند؛ بدون اینکه علت یابی شده و راهکاری ریشه ای برای پایان دادن به وقوع آنها بیایند.

گویی محیط بانان باید جان به کف گرفته و از منابع ملی دفاع کنند، بدون اینکه حامی واقعی و قوانین حمایت گر و بازدارنده از جرم داشته باشند و تنها بخش کوچکی از جامعه که دغدغه محیط زیست را دارند به چنین رخدادهایی واکنش نشان بدهند.

در چندین ماجرای مشابه، هنگامی که با برخی صاحب نظران و حتی مدیران صحبت می شود، آنها در جواب می گویند که « نمی شود به همین راحتی محیط بان ها اجازه تیر داشته و شکارچیان را - حتی متخلف- بزنند.» قطعا این استدلال درستی نیز هست؛ اما همین افراد هیچ گاه این پرسش را برنمی تایند که « چرا یک شکارچی به همین راحتی می تواند برای به دست آوردن چند پرنده یا چرنده، جان یک انسان، آنهم مامور دولت را بگیرد؟!»

می خواهم یگویم اگر این زنجیره را با آموزش، تامین معیشت جوامع محلی، خاتمه دادن به تولید بی حساب این همه اسلحه شکاری و مجوز حمل آنها و صد البته "اجرای محکم و بدون چشم پوشی قانون" قطع نکنیم، نه تنها محیط زیست و منابع طبیعی مان که امنیت ملی مان نیز دستخوش اتفاقات ناگوارتر و بحران های جدی تری خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha