در روزهای اخیر، گزارشهایی از بیماران و خانوادههای آنها به دست سلامتنیوز رسیده که از صدور اخطاریههای مالی از سوی بیمارستانها به بیماران صعبالعلاج حکایت دارد؛ اخطاریههایی که دلیل آن را قطع بودجه حمایتی بیمه تأمین اجتماعی اعلام کردهاند.
بیماری های صعبالعلاج به بیماری هایی گفته میشود که به راحتی قابل درمان نیستند و معمولاً نیاز به مراقبت طولانیمدت و مدیریت علائم دارند.اگر کمکهای درمانی از سوی نهاد های مسوول قطع شود خدا میداند چه بر سر کل خانواده خواهد آمد.
یکی از مخاطبان سلامتنیوز، در نامهای مستند به یک فاکتور بیمارستانی، اعلام کرده است:
«مادرم مبتلا به سرطان کبد بود که در فروردین امسال درگذشت. اما حالا، چند ماه پس از فوت او، بیمارستان با ارسال نامهای رسمی خواستار پرداخت مبلغ بیش از ۲۰ میلیون ریال شده. وقتی مراجعه کردم، گفتند که بیمه تأمین اجتماعی دیگر حمایت از بیماران صعبالعلاج را انجام نمیدهد چون بودجه آن به بیمه سلامت منتقل شده است.»
این نامه که از سوی یک مرکز آموزشی درمانی صادر شده و اخطار صریحی به خانواده متوفی برای پرداخت مبلغ حدودا 20 میلیون ریالی بابت هزینههای درمانی است و در صورت عدم پرداخت طی ۱۰ روز، هشدار داده که «اقدامات قضایی» صورت خواهد گرفت.
هرچند پیگیری های سلامت نیوز از مسوولین وزارت بهداشت و تامین اجتماعی جواب نداد اما پیگیریهای اولیه حاکی از آن است که سازمان تأمین اجتماعی حمایت بودجهای خود از بیماران صعبالعلاج را به دلایلی متوقف کرده و مسئولیت آن را متوجه دولت و انتقال بودجه به بیمه سلامت میداند. اما بررسیهای میدانی نشان میدهد که این بیماران از دو سو بلاتکلیف ماندهاند: نه تأمین اجتماعی هزینهها را میپردازد و نه بیمه سلامت بهطور مؤثر وارد عمل شده است.
نشانه های بحران آشکار میشوند!
ماجرا فراتر از یک نامه اخطاریه یا یک بدهی مالی است؛ این اتفاق، تنها یکی از نشانههای بحرانی بزرگتر در نظام حمایت از بیماران صعبالعلاج در کشور است. بیمارانی که جانشان وابسته به استمرار درمان است، حالا باید نگران اخطاریههایی باشند که پس از مرگ عزیزشان هم دست از سر خانوادهها برنمیدارند.
سازمان تأمین اجتماعی با این استدلال که بودجه این بیماران به بیمه سلامت منتقل شده، دیگر مسئولیتی نمیپذیرد؛ از سوی دیگر، بیمه سلامت یا هنوز آمادگی پوشش چنین درمانهایی را ندارد یا اطلاعات لازم به مردم منتقل نشده است. حاصل این وضعیت، سردرگمی، استیصال و فشار مالی مضاعف بر دوش بیمارانی است که هم از درد بیماری رنج میبرند، هم از نابرابری بیمهای.
آنچه اکنون بیش از هر چیز نیاز است، شفافسازی فوری و هماهنگی بین دستگاههای متولی است. در حالی که جان هزاران بیمار در خطر است، هر روز تعلل یا ابهام، به قیمت ترک درمان یا فروپاشی زندگی خانوادهای دیگر تمام خواهد شد. مردم حق دارند بدانند کدام نهاد مسئول است، بودجه کجا رفته و چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
تبعات قطع بودجه درمان بیماران صعبالعلاج
-
افزایش فشار مالی به بیماران ضعیف:عمده بیماران صعبالعلاج، بهویژه سرطانیها، توانایی تأمین هزینههای سرسامآور دارو، بستری و شیمیدرمانی را ندارند. قطع حمایت بیمهای به معنای رها شدن آنها در یک چرخهی ویرانگر از فقر و بیماری است.
-
افزایش بار بدهی بیمارستانها:بیمارستانهایی که خدمات درمانی ارائه کردهاند اما هزینه آنها تأمین نشده، ناچار به پیگیری حقوقی از بیماران یا خانواده آنها شدهاند. این مسأله میتواند نظام سلامت را به سوی بحران اعتماد سوق دهد.
-
ابهام در انتقال وظایف بین بیمهها:اگرچه تأمین اجتماعی اعلام کرده بودجه بیماران صعبالعلاج به بیمه سلامت منتقل شده، اما سازوکاری برای پذیرش بیماران توسط بیمه سلامت تعریف نشده یا در عمل ناکارآمد است. این سردرگمی نهادی، بیماران را گرفتار کرده است.
-
خطر ترک درمان:بسیاری از بیماران، بهدلیل قطع حمایت مالی، ناچار به توقف روند درمان میشوند که تبعات فاجعهبار انسانی و اجتماعی دارد.
نظر شما